ياشاسين شاهين دژ
دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 8:21 :: نويسنده : علي دوران پس از اسلامعربهای مسلمان، ساسانیان و سپس امپراتوری روم شرقی را در قفقاز شکست دادند. آنها آلبانیای قفقاز را بعد از مقاومتشان توسط شاه ارس و کورا به نام اران(آلبانیای قفقاز/ آذربایجان) شروع به نام بردن کردند. در این هنگام اعراب از بصره و کوفه به آذربایجان آمدند و سرزمینهایی که توسط بومیان رها شده بود را تصاحب کردند. بنابراین اعراب از زمین داران تراز اول(بزرگ/قدرتمند) شدند. تغییر دین در آذربایجان کند بود بطوریکه ساکنان آذربایجان برای سالها در برابر تغییر دین مقاومت نشان دادند و ناخشنودی آذربایجانیها با مهاجرت گروههای کوچکی از اعراب به شهرهایی همچون تبریز و مراغه بیشتر شد. این مهاجرتهای اعراب باعث بوجود آمدن قیامی در آذربایجان توسط بابک خرمدین در سالهای ۸۱۶-۸۳۷ گشت. هرچند با مقاومت تودههایی از مردم در برابر اسلام، بیشتر آذربایجانیها به اسلام تغییر دین دادند. بعدها پادشاهیهای در قرنهای ۱۰ و ۱۱ بر قسمتهایی از آذربایجان حکمرانی کردند. در میانههای قرن یازدهم سلجوقیان تسلط اعراب را بر آذربایجان از بین بردند و امپراتوری عظیمی را بنیان نهادند که بیشتر نواحی غرب آسیا را در بر میگرفت. با سلطه سلجوقیان، ایلات اغوز شروع به کوچ به آذربایجان کردند و بدین گونه ترک سازی مردمان آذربایجان شروع شد. فرهنگ ایرانی به حیات خود ادامه داد و شاعرانی همچون نظامی گنجوی در این دوران شکوفا شدند. سرگذشت حماسههای ترکی در شعرها پدیدار گشت که قدیمی ترین آنها ده ده قورقود است که به بیان تمثیلی وقایع ترکهای اغوز در قفقاز و آسیای صغیر میپردازد. سلطنت ترکها با حمله مغولها دستخوش وقفه شد و ترکها با سلطه تیمورلنگ به حاکمیت برگشتند، سپس قره قویونلوها و آق قویونلوها تا به حاکمیت رسیدن صفویان در سال ۱۵۰۱ قدرت را در دست داشتند. دوران معاصرصفویان که از آذربایجان ایران برخاسته بودند و تا سال ۱۷۲۲ به حکومت ادامه دادند توانستند ایرانی نوین را پایه گذاری کنند. موفقیتهای آنها در ساخت ساختمانهای دولتی، معماری و دانش چشمگیر بود. دولت صفویه به دلیل فساد داخلی و فشارهای خارجی از طرف دولتهای روسیه و در افغانستان دولت هوتکیان رو به افول گذاشت. صفویان مذهب شیعه را که قسمت مهمی از هویت ملی آذربایجانیهای ایران و بیشتر آذربایجانیهای ساکن جمهوری آذربایجان است ترویج و گسترش دادند. صفویان هنر و فرهنگ (ادب) را ترویج دادند، شاه عباس یکم فضای روشنفکرانهای را در ایران بوجود آورد، بطوریکه بسیاری دانشمندان از این دوران به عنوان «دوران جدید طلایی (شکوفایی) ایران» یاد میکنند. شاه عباس یکم اصلاحات پایهای در دولت و ارتش ایجاد کرد و به نیازهای مردم عادی رسیدگی نمود. او سعی کرد اوضاع داخلی را با استفاده از شیعه گری ثبات ببخشد. پس از سقوط صفویه، برای مدت کوتاهی عثمانیها قسمتهایی از خاک ایران را اشغال کردند. نادر شاه افشار که در آن زمان حاکم خراسان بود افغانها را شکست داد و ایران را دوباره فتح کرد. بعد از افشاریه سلطنت کوتاه کریم خان فرا رسید و بعد از زندیه سلسله قاجاریه در سال ۱۷۷۹ بر آذربایجان و ایران شروع به حکومت کرد. در این زمان روسها تهدید بزرگی برای اراضی ایران در قفقاز به حساب میآمدند. جنگهای ایران و روسیه در قرن هجدهم شروع شد و در اوایل قرن نوزدهم با دو قرارداد گلستان در سال ۱۸۱۳ و ترکمن چای در سال ۱۸۲۸ که منطقه قفقاز را رسما از ایران به امپراتوری روسیه میداد پایان یافت. نقش آذربایجان بر انقلاب مشروطه ایران انکار ناپذیر است. بزرگترین شخصیتهای انقلابی ستارخان و باقرخان هردو آذربایجانی بودند. انقلاب مشروطه ایران سلسله قاجاریه را که امتیاز تنباکو و نفت را به امپراتوری بریتانیا داده بودند و اراضی ایران را به امپراتوری روسیه واگذار کرده بودند متزلزل کرد. مجلس ایران با تلاشهای مشروطه خواهان شروع به کار کرد. در برخی مناطق جنبش مشروطه با شورش رعایا (کشاورزان) علیه تنها حامیان داخلی سلطنت یعنی اربابان (زمین داران) و مالیات بگیران همراه بود. روزنامههای دموکراسی طلب شروع به کار کردند و روشنفکران ایرانی با دیدن شهرهایی همچون پاریس و پتروگراد شروع به نوگرایی کردند. شاه قاجار و مشاوران انگلیسی اش به انقلاب مشروطه تاختند ولی عمر سلسله قاجاریه رو به پایان بود. آخرین شاه قاجار با یک کودتای نظامی توسط رضاخان که یک فرمانده قدیمی نیروهای قزاق بود و توسط سزارهای روس به فرماندهی رسیده بود تا از شاه قاجار و منافع روسیه محافظت کند، برکنار شد. در پی یکسان سازی ایران، در حالی که نیمی از جمعیت ایران را اقلیتهای قومی تشکیل میدادند، رضاشاه ممنوعیت زبان ترکی آذربایجانی را در مدارس، تئاترها، مراسم مذهبی و کتب اعلام کرد. در پی برکناری رضاشاه در سپتامر ۱۹۴۱، نیروهای شوروی کنترل نواحی آذربایجان را بدست گرفتند و فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری را به سر کار آوردند. نگرانیهای ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از ادامه حضور نیروهای روس در آذربایجان بعد از جنگ جهانی دوم باعث خروج نیروهای روس از خاک آذربایجان در اواخر سال ۱۹۴۶ شد. بلافاصله بعد از خروج نیروهای روس از آذربایجان، دولت ایران کنترل آذربایجان را دوباره بدست گرفت. پروفسر گری هس در این باره گفتهاست: "در ۱۱ دسامبر نیروهای ایران وارد تبریز شدند و دولت پیشه وری به سرعت فروپاشید. البته آذربایجانیها از ورود نیروهای ایرانی شورمندانه استقبال کردند چون تهران را بر مسکو ترجیح میدادند. صرفنظر کردن شوروی از آذربایجان احتمالا به عوامل گوناگونی بود، از جمله میتوان به تمایل آذربایجانیها و امتیاز نفت که در دراز مدت برای دولت شوروی باقی میماند نام برد" درحالی که آذربایجانیهای ایران با اجتماع ایران آمیخته شدند، خویشاوندان آنها در جمهوری آذربایجان پس از ۷۰ سال حاکمیت شوروی به استقلال کوتاهی در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۲۰ رسیدند، آذربایجانیهای جمهوری آذربایجان در اکتبر ۱۹۹۱ استقلال خود را دوباره باز یافتند و سپس گرفتار جنگ قره باغ با همسایه خود، ارمنستان شدند. نژادمطالعات ژنتیکی نشان داده که آذربایجانیهای قفقاز هم از نظر میتوکندری دیانای، که فقط از مادر منتقل میشود و هم از نظر کروموزوم ایگرگ، که فقط از پدر به ارث میرسد، به همسایگان جغرافیایی خود یعنی اقوام قفقازی (گویشوران به زبانهای قفقازی) شبیهترند تا به خویشان زبانی خود یعنی اقوام ترکتبار در نقاط دیگر. مطالعات ژنتیکی دیگر در مورد ارمنیها قوم همسایه هندواروپایی زبان آذربایجانیها هم نشان داده که شباهت ژنتیکی آنها هم در نسب مادری و هم در نسب پدری به همسایگان قفقازی بیشتر از همزبانان هندواروپایی است. خصوصیات ژنتیکی قفقازیها نیز در مجموع چیزی بین اروپائیها و ساکنان خاورمیانهاست که نسب مادری شباهت بیشتری را به اروپائیها و نسب پدری شباهت بیشتری را به خاورمیانهایها نشان میدهد. این نتایج ایده جابجایی زبانی آذربایجانیها را تقویت میکند و نشان میدهد که گروههای مهاجر آن قدر کوچک بودهاند که سهم ژنتیکی آنها در جمعیت فعلی قابل مشاهده نیست. در منابع بسیاری آذربایجانیها به خاطر زبان ترک تبارشان جزوه به حساب میآیند. هرچند باور دانشمندان بر این است که آذربایجانیهای امروز از نسل و اقوام ایرانی تباری هستند که در قفقاز و شمال ایران قبل از ترک سازی میزیستند. مورخان از جمله ولادیمیر مینورسکی در باره ترک سازی مردمان قفقاز و ایرانیها مینویسد: «در اویل قرن یازدهم ورود قبایل اغوز ابتدا به صورت گروههای کوچک و سپس در دستههای بزرگ در دوران سلجوقیان شروع شد. در نتیجه جمعیت آذربایجان و قفقاز جنوبی ترک شدند و خصوصیاتی همچون ورود اصوات فارسی و عدم رعایت هم آوایی در بعضی کلمات وارد شده غیر ترکی در زبان ترکی آذربایجانی دیده میشود.» بنابراین مهاجرت ترکها و ترک سازی باعث بوجود آمدن هویت جدید آذربایجانیها شد. ترکسازیدر زمان سلجوقیان اولین اقوام ترک به صورت عمده وارده آذربایجان شدند. مهاجرت ترکهای اغوز از ترکمنستان تا زمان حکومت مغولان ادامه یافت به طوری که بسیاری از نیروهای ایلخانان ترک بودند. در زمان صفویان ترکسازی آذربایجان با نفوز قزلباشها افزایش یافت. واژه آذربایجان از واژه کهن ولایت «آدرباییجان» مشتق شده و بیانگر این است که با تغییر زبان، اسامی محلی هر چند با تغییرات اندکی از ترک سازی جدا ماندند. فرهنگآذربایجانیها با سایر مردم ایران از دید فرهنگی نزدیکی دارند، دیانای ساکنین بومی منطقه تفاوتی با یکدیگر ندارد، و مذهب آنان شیعه است که آنان را از دیگر ترکزبانان که سنی هستند متمایز میگرداند. علاوه بر این به همراه دیگر اقوام ایرانی نوروز، سال نو را با شکوه جشن میگیرند. آذربایجان موسیقی متفاوتی با دیگر مناطق ایران دارد، بسیاری از رقصها و آوازهای محلی (رقص لزگی،...) همچنان اجرا میشوند. اگرچه ترکی آذربایجانی زبان رسمی در ایران نیست ولی به آسانی در بسیاری از مکالمات از آن استفاده میشود. جدایی قفقاز از ایراندر پی جنگهای ایران و روسیه در سدههای ۱۲ و ۱۳ هجری خورشیدی، مناطقی از ایران در قفقاز (بعضی صرفا تحت کنترل اسمی) از ایران جدا شده و به امپراتوری روسیه پیوسته شدند و این موضوع شامل کشور کنونی جمهوری آذربایجان نیز میشود. عهدنامههای گلستان در سال ۱۱۹۲ (۱۸۱۳) و ترکمانچای در سال ۱۲۰۷ (۱۸۲۸) سرحد مرز ایران و روسیه را معین کردند. در پی این موضوع و جدایی مردم آذربایجان، مردم جمهوری آذربایجان بیشتر سکولار شدند و مسلمانان مذهبی بیشتر در آذربایجان زندگی میکنند. در پی استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی در سال ۱۳۷۰، علاقهٔ مردم به مذهب و روابط دوطرفه بیشتر شدهاست. جمعیت آذربایجانیها در کشورهای مختلف
تصاویری از مشاهیر آذربایجان
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |