جنگ قرهباغ
جنگ قرهباغ | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
|
|||||||
جنگندگان | |||||||
![]() ![]() |
![]() ![]() |
||||||
فرماندهان | |||||||
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() |
||||||
نیروها | |||||||
۲۰٬۰۰۰ | ۴۲٬۰۰۰ | ||||||
تلفات | |||||||
۴٬۰۰۰ تا ۶٬۰۰۰ کشته ۲۵٬۰۰۰ زخمی |
۱۱٬۰۰۰ تا ۱۶٬۰۰۰ کشته ۶۰٬۰۰۰ زخمی |
جنگ قَرَهباغ (به ارمنی: Արցախյան ազատամարտ) (به ترکی آذربایجانی: Qarabağ müharibəsi) جنگی بود که از مارس ۱۹۹۴ در ناحیه قرهباغ، واقع در جنوب شرقی جمهوری ارمنستان، بین اکثریت ارمنی ساکن با پشتیبانی ارمنستان و جمهوری آذربایجان رخ داد. با بالاگرفتن درگیری، هرکدام از طرفین سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف خود از نژاد دیگر کردند. از این رو ۲۳۰٬۰۰۰ ارمنی ساکن آذربایجان و ۸۰۰٬۰۰۰ آذری مجبور به مهاجرت از ارمنستان و مناطق اشغالی جمهوری آذربایجان شدند.
مجلس خودمختار قرهباغ رای به یکپارچگی با ارمنستان داد و با انجام یک همهپرسی مردم غالب ارمنی ساکن منطقه رای موافق دادند و این مسئله تصویب شد. در ۲۰ فوریه ۱۹۸۸ مجلس قرهباغ رسماً یکپارچگی خود با ارمنستان را اعلام کرد. درحالیکه بر اساس قانون اساسی شوروی، تغییر مرزهای جمهوریها بدون موافقت آنان غیرقانونی بود. بحبوحهٔ اصلی جنگ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در اواخر زمستان سال ۱۹۹۲ آغاز شد. بلافاصله میانجیگریهای بینالمللی آغاز شد. جمهوری اسلامی ایران در این زمینه ابتکار عمل را در دست گرفت و مذاکرات مستقیمی را با طرفین درگیر انجام داد. اما هیچ یک از طرفین حاضر به تن دادن به رای هیئت میانجی نشد. ارتش ارمنستان در بهار ۱۹۹۳ بر مناطقی بیرون از قرهباغ (بین قرهباغ و ارمنستان) برتری یافت. در پایان جنگ در سال ۱۹۹۴، ارمنستان بهجز قرهباغ، ۹٪ از خاک آذربایجان را به تصرف در آورد. سازمان ملل در چهار قطعنامه ۸۲۲، ۸۵۳، ۸۷۴ و ۸۸۴ اشغالگری ارمنستان بر قرهباغ را محکوم و خواستار رفع اشغال از اراضی آذربایجان شده است.
پیشزمینه
تاریخ اختلافات و نبردهای این منطقه طولانی و چندصدساله میباشد. اما با پایان یافتن جنگ جهانی اول و تسلیم شدن امپراطوری عثمانی و همچنین سقوط امپراطوری روسیه و زمامداری این کشور به دست بلشویکها ابعاد فراگیرتر و جدیتری به خود گرفت. در این زمان بود که ارمنستان و آذربایجان استقلال خود را اعلام کردند. ولی اختلافاتی بر سر ۳ منطقه حائل دو کشور نوظهور وجود داشت:استان سیونیک، نخجوان و قرهباغ. با بالا گرفتن کشمکش، ارمنستان تلاش ناموفقی را برای تصاحب این مناطق انجام داد.
با ورود ارتش بریتانیا به قفقاز جنوبی در پی پیروزی در جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۹، این مناطق تلویحاً به آذربایجان واگذار شد.
دو ماه بعد با ورود لشکر ۱۱ شوروی به منطقه قفقاز و شکلگیری که کشورهای ارمنستان و آذربایجان کنونی را نیز شامل میشد، قرهباغ به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد. اما مخالفان کمونیست آذری این نظر با سرکردگی نریمان نریمانف توانستند چند سال بعد و در سال ۱۹۲۱ از سردی روابط ارمنیها با شوروی استفاده کرده و این منطقه را مجدداً به آذربایجان ملحق کنند. بعد از این واقعه ارمنستان چند دهه سعی کرد از طرق غیر نظامی این منطقه را بازپسگیرد که موفق به این کار نشد.
با روی کار آمدن میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵، وی تصمیم گرفت با در پیش گرفتن دو سیاست، اوضاع نابسامان شوروی را بهبود ببخشد. این سیاستها که گلاسنوست و پروستریکا نام داشتند، موجب شد که ایالتهای اقماری ناراضی به این فکر افتند که زمینه برای در پیش گرفتن حرکتهای استقلال طلبانه آنها فراهم شده است. مردم قرهباغ از وضع تبعیض آمیز بین بومیان ارمنی و آذری گلایه داشتند. ترویج یکسویه فرهنگ آذری، جذب بهتر نیروهای آذری در ادارات دولتی و در نهایت رسیدگی نیروهای امدادی شوروی به زلزله زدگان منطقه اسپیتاک در اثر زلزله ۷ دسامبر ۱۹۸۸ و بیتوجهی نیروهای امدادی به آسیب دیدگان ارمنی از جمله علل نارضایتی شناخته میشود. زمانی که اولین درگیریهای قومی در این منطقه نمایان شد، آذربایجان به عنوان یکی از ایالتهای اتحاد جماهیر شوروی سعی در سرکوب این حرکت آزادیخواهانه داشت.
با مداخله نیروهای نظامی آذری و کشته شدن چند معترض، این احساس در میان ارمنیها فراگیر شد که نسل کشی دیگری بعد از نسلکشی ارامنه توسط ترکان عثمانی و علیه ارامنه در حال شروع شدن است. پس آنان نیز به جمعآوری سلاح و آموزش نیرو پرداختند. این اقدام پیشگیرانهٔ ارمنیها با فروپاشی شوروی، سرعتی چند برابر گرفت چرا که آنها انتظار ورود به این مخاصمه را میکشیدند.