ياشاسين شاهين دژ
چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 10:27 ::  نويسنده : علي
 
 

کاظم خان قوشچی

کاظم خان قوشچی
زادروز ۱۸۶۷ میلادی
قوشچی
درگذشت ۱۳۴۲ ه. ق
شهرستان اورمیه - محال انزل - کاظم داشی
آرامگاه قوشچی
محل زندگی قوشچی
ملیت ایرانی
نام‌های دیگر کاظم بیگ
سال‌های فعالیت ۶ سال
دوره قاجار- پهلوی
مذهب شیعه
آثار کاظم داشی در گورچین قلعه و خانه اش در قوشچی

کاظم خان قوشچی به سال ۱۸۶۷ میلادی در روستای قوشچی از محال انزل اورمیه در خانواده‌ای کشاورز متولد شد. او مردی وطن خواه و ساده زیست بوده که در قصبه قوشچی قهوه خانه کوچکی داشت و از این طریق امرار معاش می‌نمود.

کاظم خان در عرصه سیاست

در اوایل قرن بیستم بر اثر ضعف دولت قاجار و ورود ارتش روسیه به آذربایجان و اشغال این خطه، کاظم خان به مساعدت و یاری عده‌ای از جوانان روستاهای محال انزل (قوشچی، قره باغ، گورچین قالا و باری و..) گروه مبارزین را تشکیل داده و توانست در مقابل در مقابل اشغالگری روسیه از خود مقاومت نشان دهد وچند پارچه آبادی‌های پیرامون کاظم داشی را حفظ کند. اولین درگیری کاظم خان و یارانش با ارتش روسیه به سال ۱۹۰۹ میلادی بود که طی آن مبارزین تسلیم نشده و قصبه قوشچی به توپ بسته شد و کاظم خان و افرادش به قلعه قیرخلار که بعدها به اسم این سردار تغیر نام یافت پناه بردند و در طی سال‌ها مبارزه بارها ضربات جدی به ارتش اشغالگر وارد کردند. پس از عقب نشینی ارتش روسیه در سال ۱۹۱۷ میلادی به علت بروز انقلاب در این کشور و پسروی اردوی عثمانی نوبت به تاخت و تاز جیلوها به رهبری مارشیمون و اکراد به رهبری اسماعیل آغا سیمکو رسید اما با این اوضاع او دژ مستحکم خود را تا پایان ماجرا از دست نداد و به مدت شش سال در مقابل اشرار و اشغالگران از مقاومت کرد و توانست از جان و مال مردم ستمدیده محافظت کند. به طوری که مایحتاج و مواد غذایی آنان را تامین و با ساختن قایق‌های بیست و سی نفره آن‌ها را از غرب دریاچه اورمیه به ساحل شرقی آن (تبریز) انتقال دهد. گروه مبارزین به رهبری کاظم خان و فرماندهانی چون اژدرخان ، جانعلی خان، الله وردی خان قنبری، امیر ارشد خان قراجه داغی و حاج ناظم خان قره باغی و سیصد اسب سوار که تحت تعلیم محمد افندی به سر می‌بردند با وجود مقاومت‌های خود و اقدامات لازم ضربات جدی به دشمن وارد کردند.

ظهور رضا خان و عدم تسلیم کاظم خان

در سال ۱۹۲۰ میلادی با ورود ارتش قاجار به آذربایجان و حمایت از کاظم خان طولی نکشید که این حمایت به مناقشه میان کاظم خان و ارتشبد رضا خان ( پهلوی ) تبدیل شد. چرا که کاظم خان به تحت الحمایگی رضا خان از سوی انگلیس و براندازی دولت قاجار و تشکیل دولت پهلوی پی برده بود تا آنجایی که در پی این جریان کنسول انگلیسی مقیم تبریز رسماً به کاظم خان مکتوبی به عنوان این که تسلیم اسماعیل سیمیتقو شود و پایگاه خود را تخلیه کند. نوشت وی اعتنایی به این مکتوب نکرده و فرستاده کنسول را این گونه پاسخ داد: کوتاه سخن! کاظم خان کسی است که با یک پناهگاه دریایی با سیاست استعماری انگلستان به مقابله پرداخت و پیروز گردید. کاظم خان بعد از ایجاد آرامش و امنیت نیز پایگاه خود را ترک نکرد حتی عده‌ای از مردم به عنوان تشکر برای او مبلغی جمع کرده و از وی خواستند که با ایجاد امنیت در منطقه توسط رضاخان یا رضا شاه از قلعه پایین آمده و خلع سلاح شود ولی او در پاسخ گفت شما احمد شاه را بیاورید من تسلیم خواهم شد. با این اوصاف کاظم خان تا لحظه مرگ تسلیم سیاست‌های انگلیس نشد.

منابع

  • بابایی، علی. نام‌آوران ارومیه. انتشارات تکدرخت و اختر، ۱۳۸۹. ۲۷۸ الی ۲۸۱.
  • تکش، علاءالدین، محمود رامیان و محمد تمدن. بزرگان و سخنسرایان آذربایجان غربی. انتشارات تکدرخت و اختر، ۱۳۴۶. ۲۴۶.
  • انزلی، حسن. اورمیه در گذر زمان. انتشارات دستان، 1384. 486 الی 520.
  • معتمدالوزاره، رحمت اله خان. اورمیه در محاربه عالم سوز. شیرازه، 1389. 419 و 531.
چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 10:21 ::  نويسنده : علي
 
 

پل میان‌گذر دریاچه ارومیه

 
پل شهید کلانتری دریاچه ارومیه

پل میان‌گذر دریاچه ارومیه بر روی دریاچه ارومیه بنا نهاده شده‌است و قسمتی از بزرگراه شهید کلانتری است. این پل دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در شمال غربی ایران را به هم متصل می‌کند. این پل ۱۷۰۹ متر طول دارد که ۱۲۷۶ متر آن در داخل دریاچه ارومیه اجرا شده و حدود ۳۸۵ متر آن در دو طرف پل‌های اتصال است. مسیر اول این طرح در ۲۷ آبان ۱۳۸۷ مورد بهره برداری قرار گرفت.

 
قسمتی از پل شهید کلانتری در حین ساخت.

پل شهید کلانتری طولانی‌ترین پل ساخته‌شده در ایران (سه برابر طولانی‌ترین پل پیشین) به طول هزار و هفتصد و نه متر می‌باشد که برروی دریاچهٔ ارومیه ساخته شده‌است و فاصلهٔ میان دو شهر تبریز و ارومیه را به ۱۳۵ کیلومتر کاهش داده‌است. این پل در ۲۷ آبان ۱۳۸۷ خورشیدی به بهره‌برداری رسید. در صورت عبور از روی پل شهید کلانتری، فاصلهٔ ارومیه تا تهران برابر با ۷۸۰ کیلومتر خواهد بود. این پل نقش به‌سزایی در توسعهٔ گردشگری و تبادلات فرهنگی و تجاری میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی دارد و باعث صرفه‌جویی در مصرف سوخت و زمان و کاهش تصادفات جاده‌ای و استهلاک خودروها می‌شود.

جزئیات

پروژه میانگذر دریاچه ارومیه که شامل سه بخش است:

  • پل اصلی: این پل با دو مسیر رفت و برگشت جداگانه که هرکدام عرض ۹٫۵ متر دارد، با استفاده از مقاطع مرکب فلزی و بتنی ساخته شده‌است. مسیر راه آهن نیز به عرض ۵ متر در وسط پل‌های سواره رو طراحی و منظور شده‌است. طول این پل با احتساب کوله‌های متصل کننده آن به خاکریز معادل ۲ کیلومتر است. شیب طولی پل به علت عبور راه آهن به ۱٫۲ درصد محدود می‌گردد و ارتفاع آزاد در زیر دهانه وسط، جهت عبور شناورها، در پرآب‌ترین وضعیت دریاچه حدود ۱۰ متر خواهد بود.
  • پل آبگذر: به طول تقریبی ۵۰۰ متر که به لحاظ مسایل محیط زیستی و بهبود گردش آب در دریاچه پیش بینی شده‌است.
  • خاکریز: که شامل اقداماتی جهت حفاظت و بهسازی خاکریز موجود است.

این پل یک هزار و ۷۰۹ متر طول دارد که یک هزار و ۲۷۶ متر آن در داخل دریاچهٔ ارومیه اجرا شده و حدود ۳۸۵ متر در دو طرف پل‌های دسترسی و اتصال است. این پل پی عمیق و لجنی دارد که عمق شمع‌های آن بیش از ۸۰ متر است و بیش از ۳۵ کیلومتر شمع‌کوبی در دریاچه انجام شده و ۳۵ هزار تن فولاد و ۵۰ هزار متر مکعب بتون در این پروژه به‌کار رفته‌است. دهانهٔ وسط پل شهید کلانتری را یک دهانهٔ قوسی به‌طول ۱۰۰ متر، عرض ۲۵ متر و ارتفاع ۲۵ متر تشکیل می‌دهد. این سازه یک هزار و ۳۰۰ تن وزن دارد که تماماً در خشکی ساخته شده و حمل و انتقال آن به اسکله به‌صورت حمل دریایی و نصب آن یکی از ویژگی‌های این سازه بوده و ۱۲ دهانهٔ ۷۰ متری و ۶ دهانهٔ ۵۰ متری دارد. عرشهٔ این پل یک تیر کامپوزیت است که از فلز و فولاد و بتن ترکیب شده‌است. تیر فولادی آن در کناره‌های تکیه‌گاه روی خشکی به‌هم وصل و مونتاژ شده و سپس از آن‌جا توسط سامانهٔ دورن‌فشاری (پوشین) روی پل هل داده شده‌است.

مزیت‌های طرح

پل میانگذر دریاچه ارومیه بخشی از بزرگراه شهید کلانتری است که ارومیه و تبریز را به هم متصل می‌کند. با بهره برداری از این مسیر، فاصله ۲۶۰ کیلومتری این دو شهر به نصف کاهش می‌یابد. همچنین بیشترین تاثیر این پروژه در صرفه جویی مصرف سوخت، زمان و کاهش تصادفات و استهلاک وسایل نقلیه‌است.

بزرگراه شهید کلانتری

بزرگراه شهید کلانتری یکی از بزرگراه‌های ایران است. این بزرگراه از میان دریاچه ارومیه عبور کرده و دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی را به هم پیوند می‌دهد. با پایان‌یافتن ساخت پل میان‌دریاچه‌ای شهید کلانتری، این بزرگراه در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۸۷ خورشیدی تکمیل شد. پلی که در میان دریاچهٔ ارومیه برای ادامهٔ راه این بزرگراه ساخته‌شده به لحاظ مسایل فنی و اجرایی بزرگ‌ترین پروژه به‌صورت پل در ایران است.

عوارض

در سال ۱۳۸۸ مبلغ عوارض دریافتی از هر خودروی سواری ۲۰۰۰ تومان و وانت‌بار ۲۵۰۰ تومان و اتوبوس ۴۰۰۰ تومان می‌باشد.

منابع

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 11:24 ::  نويسنده : علي

 

زنجان

 

اطلاعات کلی
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان زنجان
شهرستان زنجان
بخش بخش مرکزی
نام(های) دیگر زنگان
نام(های) قدیمی شهین، خمسه
مردم
جمعیت 1،034،078نفر
زبان‌ گفتاری ترکی آذربایجانی
مذهب شیعه, سایر مذاهب (تعداد کم)
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا متوسط ۱٬۶۶۳ متر
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه ۱۱ درجه
میانگین بارش سالانه ۲۹۸ میلیمتر
روزهای یخبندان سالانه ۱۱۵ روز
اطلاعات شهری
ره‌آورد چاقو، چاروق، ملیله‌کاری، فرش دستبافت، مسگری
پیش‌شماره تلفنی ۰۲۴۱
وبگاه شهرداری زنجان

زَنجانْ مرکز استان و شهرستان زنجان در شمال‌غرب ایران بوده و با ۳۴۱٬۸۰۱ نفر جمعیت در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، بیست و یکمین شهر کشور محسوب می‌شود.

زبان مردم این شهر ترکی می باشد. نام زنجان عربی‌شده زنگان است. مردم منطقه هنوز هم تلفظ زنگان را بکار می‌برند. شهر زنجان در دره زنجان‌چای (از شاخه‌های قزل‌اوزن (سفیدرود) قرار گرفته و سر راه شوسه و راه‌آهن تهران به تبریز می‌باشد. صنایع دستی از قبیل ورشوسازی و نقره‌سازی وملیله کاری وچاروق دوزی و چاقوسازی وفرش بافی(فرش زنجان) آن مشهور است.

زنجان از شمال به شهرستان طارم و خلخال و میانه و از مشرق به ابهر و طارم و از جنوب به قیدار و زرین آباد و از غرب به شهرستان‌های ماه‌نشان و چاراویماق محدود است و از سطح دریا ۱۶۶۳ متر ارتفاع دارد.

ارتفاع قله سپهسالار که در این استان قرار دارد به ۳۳۱۸ می‌رسد و بخش‌های آن عبارت‌اند از بخش مرکزی، بخش زنجانرود، بخش قره پشتلو که جمعاً ۳۲۸ پارچه آبادی دارد.

از جمله شرایطی که فلسفه وجودی شهر زنجان را در منطقه تبیین و توجیه می‌نماید، وجود راه ارتباطی فلات مرکزی ایران به منطقه آذربایجان در منطقه، حاکم بودن شرایط مناسب اوضاع توپوگرافی، وجود اراضی مسطح با شیب ۲٪ در منطقه کوهستانی و بالاخره لزوم مرکز مبادلاتی تولیدات کشاورزی و ارائه خدمات متقابل به روستاهای حوزه نفوذ به ویژه ایالات پنجگانه مستقر در منطقه بوده‌است می‌رساند که این پدیده در شکل گیری شهر و محله بندی آن عامل تعیین کننده می‌باشد.

پیشینه

در مورد وجه تسمیه شهر زنجان تاکنون نظرات گوناگونی ازسوی پژوهشگران و نویسندگان ارائه شده است. قدیمی‌ترین نامی که به این منطقه اطلاق شده است زندیگان به معنای اهل کتاب زند (معروف‌ترین کتاب آیین زردشتی ساسانی) و گان از پساوند فارسی عهد باستان است که در دوره ساسانیان بر این منطقه گذاشته شده است. گفته می‌شود بنای شهر زنجان در زمان اردشیر بابکان ساخته شده و در آن زمان نام شهین یعنی منسوب به شاه به آن اطلاق می شده است. از اواخر دوره قاجاریه به علت استقرار ایل خمسه فارس نام خمسه نیز بر آن نهاده شد.

حمدالله مستوفی، تاریخ‌نگار نامدار، بنیاد شهر زنجان را از اردشیر بابکان، سردودمان ساسانیان دانسته و نام نخستین این شهر را شهین ذکر کرده‌است. در لغتنامهٔ دهخدا هم در سرواژهٔ شهین چنین نوشته‌: «شهین نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد و گویند این شهر را اردشیر بابکان بنا کرده‌است.».شهری بود بزرگ در میان ری و آذربایگان، و وجه تسمیه آن، مخفف زندگان یعنی اهل کتاب زند است، و زندیگان زنگان شده و دال او محذوف گردیده.

حمدالله مستوفی، تاریخ‌نگار نامدار، بنیاد شهر زنجان را از اردشیر بابکان، سردودمان ساسانیان دانسته و نام نخستین این شهر را شهین ذکر کرده‌است. در لغتنامهٔ دهخدا هم در سرواژهٔ شهین چنین نوشته‌است: «شهین نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد و گویند این شهر را اردشیر بابکان بنا کرده‌است.»

حمدالله مستوفی در نزهة‎القلوب (تألیف در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م) زبان زنجان و مراغه و تالش گشتاسبی را پهلوی ذکر می‎‌کند و می‌گوید «زبانشان پهلوی به جیلانی بازبسته است» که منظور همان گویش‌های گوناگون زبان‌های تاتی‌تبار است.
شهر تاریخی زنجان به لحاظ وجود مقاومتهای مردمی و منطقه‌ای درمقابل سپاهیان اسلام از شهرهای دشوارگشا بوده‌است، درسال ۲۴ هجری قمری به دست براء بن عازب سردار تخریب شده، که این محل خاستگاه اولیه بوده و در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشته‌است. آثار و بقایای نخستین استقرار شهر که دراصطلاح کهن‌دژ نامیده می‌شود تا سال ۱۳۰۰ خورشیدی پا برجا بوده و در جریان ساختمان (خیابان فرهنگ) تسطیح شده‌است. قبرستان شهر در حد جنوب شرقی محل استقرار و در داخل حد طبیعی سیلاب شرق شهر منطبق بر (خیابان امام) فعلی تا (فدائیان اسلام) بوده‌است.

در احیاء مجدد و گسترش آن، در اوایل دوران اسلامی، شهر اندکی به طرف غرب استقرار نخستین، در ساحل چپ سیلاب قدیمی که امروزه منطبق بر خیابان استانداری است کشیده شد، برجستگی کهن دژ این دوره در محله فعلی (نصرالله خان) بوده که در سال ۱۳۴۰ تسطیح و محل آن به دبیرستانهای دخترانه تبدیل شده‌است.

گسترش شهر در این دوره به طرف شرق محل مورد بحث که اراضی شهری قابل استفاده در شهرسازی بوده، امتداد یافت. حمدالله مستوفی درنزهة القلوب دور باروی شهر را ده هزار گام ذکر نموده که در حدود ۵/۴ کیلومتر است و از قلعه کنونی شهر اندکی بزرگ‌تر بوده به طوری که دامنه استقرار تا حد سیلاب شرقی کشیده شده‌است. قول حمدالله مستوفی یافته‌های باستان‌شناسی مطابقت دارد چنان که در اراضی شرقی خارج از دیوار قلعه، آثار قرن شش هجری قمری در عمق ۲ متری ازکف معابر فعلی قرار گرفته و قابل رؤیت است.

کتاب صورالاقالیم از مزار اکابر و اولیاء وجود درشهر، قبور شیخ اخی فرج زنگانی و استاد عبدالغفار سکاک و عیسی کاشانی را نام برده‌است.

این شهر برای بار دوم در پاییز سال ۶۲۸ هجری قمری در فتنه مغول تخریب شده و شدت آن به حدی بود که شهر برای مدتی از قید حیات ساقط شد. به ویژه انتخاب سلطانیه به پایتختی در دوران ایلخانی و گسترش شهر مزبور در ایام حکومت غازان‌خان و خدابنده و اولجایتو در اواخر قرن هفتم هجری قمری، به علت نزدیکی این دو شهر، در متروکه شدن شهر زنجان عامل تعیین کننده‌ای بود، به عبارت دیگر در تمام ایام شکوفایی شهر سلطانیه، شهر زنجان به حالت نیمه ویران باقی مانده‌است.

سلطانیه پس از برچیده شدن حکومت ایلخانی به قول دونالد ویلبر «به علت اینکه شهر درراستای راههای تجارتی قرار نداشت و عدم جاذبه‌های شهری در آن سریعتر از آنچه که آبادشده بود، تخریب و متروک گردید». که خود دلیل قاطعی برای توسعه شهر زنجان بوده‌است. این شهر مجدداً توسعه یافته و از طالع بد برای بار سوم در نیمه دوم قرن هشتم هجری قمری با یورش وحشیانه تیمور لنگ مواجه و پس ازقتل عام اهالی به طور مکلی با خاک یکسان شد.

کلاویخو سفیر پادشاه اسپانیا در دربار میرانشاه از نوادگان تیمور در نیمه اول قرن نهم هجری در سفرنامه خود، قسمت اعظم شهر زنجان راغیر مسکون و مخروبه ذکر نموده و حصار شهر را غیر قابل تعمیر دانسته و می‌نویسد: «درشب هنگام به محلی رسیدیم که به زنجان معروف است و بیشتر قسمت‌های این شهر غیر مسکون است اما گویی که در گذشته این شهر یکی از بزرگ‌ترین شهرهای ایران بوده‌است. این شهر در دشتی در میان دو کوه بلند که لخت و خالی از جنگل هستند قرار دارد. ما دیدیم که حصار شهر دیگر قابل تعمیر نیست اما در داخل حصار هنوز خانه‌ها و مساجد بسیاری همچنان استوار و پابرجا بودند و در خیابانهای آن نهرهایی می‌گذشت اما همه اینها اینک خشک و بی‌آب هستند.»

شاردن جهانگرد فرانسوی که به سال ۱۶۷۲ میلادی از شهر زنجان بازدید نموده می‌نویسد: «هنوز در حوالی یک مایل و بیشتر آثار و بازمانده‌های ویرانه‌ای مشاهده می‌شود».

موارد دیگری از این مقولات بیانگر این حقیقت است که شهر زنجان تا اواخر قرن نهم هجری قمری غیر مسکون و مخروبه بوده‌است. در دوران صفویه که آرامش نسبی در منطقه‌ها حاکم بوده شهر تجدید بنا شده و مجدداًً تکاپوی حیات در آن آغاز گردیده‌است. حال با توجه به گزارش سیاحان و جهانگردان و هم چنین مطالعه متون تاریخی و بررسیهای باستان‌شناسی معلوم می‌شود علی رقم قدمت سه هزار ساله، کلیه آثار فعلی و بافت شهری نسبتاً جدید است. به عبارت دیگر با عنایت به آنچه که اجمالاً بیان شد شهر زنجان در دوره‌های مختلف بر اثر هجوم دشمن تخریب و به مرور شهر جدید بر روی خرابه‌های قدیمی احیاء شده‌است. منطقه زنجان در برخی مقاطع تاریخی در منطقهٔ آذربایجان نیز دانسته شده‌است.

علت انطباق و احیاء شهر در محل فعلی، معلول جاذبه‌های شهری منطقه‌ای ازجمله وجود سفره‌های آب زیرزمینی، استفاده مجدد از قنوات قدیمی، دسترسی و مورد استفاده قار دادن زنجان چای، اوضاع توپوگرافی محلی و بالاخره عامل تعیین کننده استقرار شهر درسر راه تجاری و راهبردی فلات مرکزی ایران و ارتباط آن با آذربایجان و لزوم اتراق کاروان‌ها، بازسازی شهر زنجان را منطبق بر خرابه‌های قدیمی، امری لازم و ضروری می‌نموده‌است.

شهر فعلی از دوران صفویه تکوین و توسعه پیدا کرده‌است، خاستگاه اولیه شهر در این دوره از تجدیدبنا، به لحاظ استفاده ازامکانات و استعدادهای بالقوه شهری و زیستی در حد نهایی اراضی شهری در جنوب، در ساحل راست رودخانه زنجان رود قرار گرفته‌است. جهت توسعه و رشد شهری از نظر توپوگرافی و وجود اختلاف ارتفاع در ح جنوبی شهر و دارا بودن شیب نسبتاً تنا تا کف رودخانه زنجان رود که استقرارهای شهری را با مشکلات جدی مواجه می‌سازد، به طرف شمال امری اجباری و قطعی بوده‌است. به هر حال گسترش شهر هنوز محدود به مسیلهای شرقی و غربی بوده که محل استقرارشهر به صورت دلتا نسبت به زنجان رود است.

با تحلیل و توجیه عوامل و عناصر شهری از قبیل قبرستانهای قدیمی و مناطقی تحت عنوان «کولوک») که تا امروز باقی مانده، شکل‌گیری و گسترش شهر را می‌توان پیگیری و تبیین نمود قدیمی‌ترین عنصر، متعلق به اواسط دوران صفویه‌است که به نام کاروانسرای سنگی واقع در قسمت شرقی کهن‌دژ در ورودی شهر به اسم دروازه همدان قراردارد. این کاروانسرا که هم اکنون قسمت اعظم آن از میان رفته و به اداره اوقاف تبدیل شدهاست، یادگاری از دوران شاه عباس دوم می‌باشد. بدین ترتیب قبل از احداث مجموعه بازار زنجان در دوران آقا محمد خان قاجار(۱۲۰۰ هجری قمری)، میادین آهنگران و راسته صباغها با عنایت به نقش عملکردی شهر که در مقدمه بیان شد، از عناصر اصلی آن محسوب می‌شوند که این عناصر نسبت به شارستان مرکزیت دارد.

 

در دوران آقا محمد خان قاجار با توسعه نسبی شهر در حد قلعه فعلی که خود از مسیلهای طبیعی الهام گرفته، مجموعه بازار به مثابه قطب واحد اقتصادی، خدماتی و فرهنگی منسجم‌ترین عنصر شهری را به وجود آورده‌است و با عنایت به پدیده‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عملکردی، و... به طوری که در زندگی روزمره شهری نقش اساسی داشته باشد، محله بندی شهر صورت گرفته‌است. در این دوره به طور کلی شهر به سه منطقه تقسیم شده، نخست منطقه مرکزی شهر با جای گرفتن مراکز حکومتی، اداری و مذهبی در آن موجودیت یافته و فاقد اسم خاصی بوده‌است. اراضی و محدثات واقع در شرق محدوده مرکزی در مجموعه بازار تحت عنوان یوخاری باش و افراد ساکن در این منطقه در کلیات با همین عنوان مشخص شده و از نظر اقتصادی (در اوایل دوران قاجار) از ظرفیت بالایی برخوردار بوده‌اند. اراضی و محدثات واقع در غرب محدوده مرکزی به نام اشاقه باش موسوم شده‌است.

در این تقسیم بندی هر یک از مناطق دوگانه (اشاقه باش و یوخاری باش) از نظر زندگی روزمره و مقررات اجتماعی، دارای امکانات فیزیکی و کالبدی دارای وحدت و هم آهنگی کامل است.

محلات از نام بانی مساجد و تکایا الهام گرفته و یا با انتساب به صنف خاصی نام گذاری شده‌اند. محلات قدیمی دارای عناصر شهری منسجم تری بوده و به عنوان مراکزمحله‌ای نقش اساسی را در زندگی عمومی ایفا می‌کند. این محلات از نظر فیزیکی دارای الگوی خاصی است، بدین ترتیب که به عناصری از قبیل مسجد، تکیه، حمام، مراکز خرید روزانه، مراکز خدماتی، آب انبار، فضای مشاعی جهت انجام مراسم مذهبی، سنتی و تجمع‌های عمومی و بالاخره محل بازیهای کودکانه مجهزند. به طوری که این مراکز تا امروز با حفظ عملکردهای نخستین در تکاپوی حیات در محلات نقش اساسی دارند. نمونه‌های بارز آن محلات دود قلی، مسجد یری پایین، نصرالله خان، محله زینبیه و محله قهرمان می‌باشند و تقریباً سایر محلات دارای چنین خصیصه بارز و روشن اند که با گسترش تدریجی شهر نسبت به مرکزیت کهن‌دژ و سپس مجموعه بازار با انسجام معقول و منطقی جای گرفته‌اند. به طور کلی ۱۸ محله در داخل قلعه و ۹ محله در خارج از قلعه تا اواخر دوران پهلوی ضمن گسترش تدریجی مستقر شده‌اند.

روند گسترش تا اواخر دوران قاجار بسیار بطئی ودر سطح قلعه به میزان ۱۸۵ هکتار بوده‌است، از حد فاصل اواخر دوران قاجار تا اواخر دوران پهلوی با افزایش محلات خارج از قلعه وسعت شهر به میزان تقریبی ۴۸۰ هکتار گسترش یافته‌است. شهر فعلی در مساحتی معادل ۱۲۵۷ هکتار مستقر شده که به استناد ضوابط طرح جامع مصوب پیش بینی شده در سال ۱۳۷۵ وسعت آن به میزان ۴۴۵۰ هکتار افزایش می‌یابد.

فرهنگ و آموزش

نخستین کتابخانهٔ زنجان به دستور سلطان محمد خدابنده در سلطانیه تأسیس شد. این کتابخانه حاوی نسخه‌های ارزشمندی به زبان عربی بود که در قطع بزرگ با حروف سیاه و طلایی نگارش یافته بودند. به احتمال زیاد عرفا و فقهای نامدار زنجان در قرون بعدی، صاحب کتابخانه‌های نفیس شخصی بوده‌اند که اکنون نشانی از آن در دست نیست. سید محسن زنجانی (فوت ۱۱۴۸ هـ.ق) صاحب کتابخانه معتبر و نفیسی بوده‌است که در حمله افغان دچار آتش سوزی و نابودی گردیده‌است. کتابخانه شیخ فضل الله شیخ الاسلام زنجانی (قرن ۱۳ هـ.ق) حاوی نسخه‌هایی از قرن ۱۱ هـ.ق بوده و میرزا ابوعبدالله زنجانی کتابخانه‌ای شامل پنجاه هزار جلد کتب و رسائل فلسفی داشته که از جمله آثار موجود در آن سعدالسعود تألیف ابن طاووس (فوت ۶۶۴ هـ.ق) به خط خود مؤلف بوده‌است. در این کتابخانه هشت رساله نیز به خط بابا افضل کاشانی (قرن ۷ هـ.ق) موجود بوده‌است. کتابخانه مسجد چهل‌ستون زنجان در سال ۱۲۸۴ هـ.ق به دست ملا علی زنجانی تأسیس شد که به نوعی نخستین کتابخانه عمومی شهر نیز به شمار می‌رود.

«کتابخانه سهروردی»، نخستین کتابخانه عمومی زنجان به سبک جدید، در سال ۱۳۴۱ هـ.ق (۱۳۰۱ خورشیدی) تأسیس شد که تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی دارای مجموعه‌ای در حدود ۱۹۰۰۰ جلد کتاب بود. از کتابخانه‌های دیگر شهر می‌توان به کتابخانه مسجد سید اشاره کرد که توسط سید عزالدین حسینی زنجانی برای استفاده طلاب علوم دینی بنا شده و شامل تعدادی نسخ نفیس خطی است.

مدارس

نخستین مدرسه جدید زنجان، در سال ۱۲۸۵ خ. به دستور وزیرهمایون غفاری، حاکم وقت زنجان و توسط علی‌محمد فره‌وشی (مترجم همایون) تاسیس شد. محل مدرسه در دارالحکومه شهر بود و بیشتر فرزندان اعیان و اشراف در آن مشغول به تحصیل بودند. معلمان مدرسه از میان طلاب علوم دینی انتخاب شده بودند و روش‏های نوین تدریس به آنان آموزش داده شده بود. مدرسه یکسال پس از رفتن وزیرهمایون منحل شد. در سال ۱۳۲۷ هـ.ق آقا میرزا احمد زنجانی مدرسه‏ای تاسیس کرد. در سال ۱۲۹۲ خ. مترجم همایون بار دیگر به زنجان بازگشت و با کمک اسعدالدوله ذوالفقاری، «مدرسه اسعدیه» را تاسیس کرد. در روزگار تصدی مترجم همایون بر اداره فرهنگ زنجان (۱۲۹۵ تا ۱۳۰۱ خ.) مدارس متعددی دایر شد که از آن میان «مدرسه توفیقی» همچنان پابرجاست.

نخستین دبستان دخترانه زنجان موسوم به «دبستان بنات» در سال ۱۳۰۰ خ. توسط عالیه سنجیده تاسیس شد و نخستین دبیرستان دخترانه به نام «دبیرستان آزرم» در سال ۱۳۱۴ شمسی به دست بانو مصداقی دایر گشت.

 

صنایع دستی

صنایع دستی زنجان عبارتند از: چاروق دوزی، ملیله کاری شامل سینی، سرویس بشقاب کاسه و وسایل مصرفی، چاقو سازی شامل کارد آشپز خانه و میوه خوری و همچنین قندشکن، گلیم بافی، تذهیب، تراش سنگ‌های قیمتی، رنگرزی، منبت کاری، نگارگری، مصنوعات چرمی، معرق چوب و مسگری (ساخت ظروف مسی)و قلم زنی. دراستان زنجان رشته‌های مختلف دیگر صنایع دستی رواج دارد. از آن جمله گلیم بافی در ابهر، قیدار و زنجان روستاهای آن گیوه دوزی ابریشمی و نخی در انگوران و زنجان، رنگرزی در ابهر، زنجان، قیدار، سفالگری در روستای قلثوق، جاجیم‌بافی نواری در شهرستانهای طارم و ماه‌نشان، انگوران، کیسه‌بافی حمامی نواری در انگوران، ماه‌نشان، قیدار را می‌توان نام برد. ضمن آنکه باید گفت قالی‌بافی از جمله هنرها و حرفی هایی است که در اکثر شهرها و روستاهای استان زنجان رونق و رواج دارد.

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 11:8 ::  نويسنده : علي
 
 

داش‌کسن 

 
نقش اژدهای سنگی در داش‌کسن

بنایی صخره‌ای در زنجان (نزدیک به سلطانیه)، مشهور به معبد داش کسن. شکل گیری این معبد پس از مرگ ارغونشاه، با پشتکار الجای خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده آغاز شد، ولی به پایان نرسید. از نظر نقشه و نقوش تزئینی یکی از با ارزش ترین نمونه‌های معماری صخره‌ای در طول تاریخ معماری ایران به شمار می‌رود. در این معبد نقوشی از هنر چینی به کار رفته‌است. نقشهای اژدها به طول ۵ متر و عرض ۵/۱ متردر زمره بزرگ ترین نقوش تزئینی این معبد است که در پیچ و خمهای شگفت انگیز خود رموز نهفته‌ای دارد. دیگر نقوش تزئینی این معبد، طاقچه‌های بسیار فاخری است که در ضلع شرقی و غربی معبد در کنار نقوش اژدها کنده شده‌اند. این طاقچه‌ها با مقرنسهای بسیار زیبایی شکل گرفته که یاد آور استادی هنرمندان سنگ تراش معبد در آن دوره‌است. همچنین نقوش اسلیمی که در نوع خود ماهرانه تراشیده شده‌اند با طرحهای بسیار متنوع بیانگر فعالیت هنرمندان مسلمان در پدید آوردن این معبد است. در ساخت این معبد، همواره پیروی از تقارن طولی مد نظر بوده و این تقارن در کلیه بخشهای معبد به چشم می‌خورد. معبد تاریخی داش کسن از سمت شمال به دشت سلطانیه و بنای تاریخی آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشراف دارد. این معبد در کنار شهر قدیم سلطانیه با گنبد رفیع آن، آرامگاه چلبی اوغلو و آرامگاه ملاحسن کاشی، در مجموع محور فرهنگی تاریخی سلطانیه را تشکیل می‌دهد. راه رسیدن به معبد در سال ۱۳۸۹ زیر سازی شده و تا خود معبد راهی هرچند خاکی اما بسیار صاف و ماشین رو می باشد در ضمن دیگر نیاز به راهنما نیست چون در طی مسیر تابلو ها نشان دهنده راه هستند و نیز امکانات رفاهی برای گذراندن شب نیز کم و بیش فراهم شده است در کنار معبد یک کانکس کوچک و(مسجد )نیزوجود دارد که نگهبان معبد در آن زندگی می‌کند. معبد باستانی "داش کسن" یا آنچنان که جهانگردان آن رامی شناسند: معبد اژدها؛ در حاشیه روستای "ویر" در حدود ۱۵ کیلومتری شهر تاریخی سلطانیه واقع شده که به نقش دو اژدهای برجسته و چند محراب اسلامی در دو سمت خود و به قرینه یکدیگر مزین است. یکی از دلایل معروف بودن این معبد به دلیل وجود نقش‌های اژدهای آن است که نمونه‌های مشابه آن را آنوبانینی در جای دیگری از ایران مشاهده نکرده‌است. طبق نظر برخی باستان شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام باز می‌گردد که در زمان ایلخانان نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده‌است.

در حال حاضر؛ چیز زیادی از این معبد باقی نمانده و تنها سنگ‌های بزرگ و پراکنده در گوشه کنار معبد دیده می‌شود. محدوده معبد اژدها مستطیلی و به ابعاد تقریبی ۱۰۰ متر در ۵۰ متر است که یک قسمت از آن به واسطه حفاری در تپه ایجاد شده‌است. معبد در دامنه تپه‌ای قرار داشته و مشرف به دشتهای وسیع و زیبایی است. مجموعه تاریخی داش کسن مرکب از ایوان‌ها، نقوش برجسته و محوطه‌های باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجه‌است. آثار به جای مانده در محل؛ این احتمال را قوت می‌بخشد که ایلخان مغول "ارغون" بیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت معبدی نموده‌است. تاثیر و تاثر متقابل ایران و چین بر یکدیگر بیش از هر محل دیگری در این مکان مشهود است چنانچه تلفیق طرح‌های اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر می‌شود.در صورت نیاز با دهیاری به شماره ۰۲۴۲۵۸۶۲۵۷۷تماس حاصل نمایید(سلیمی)

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:59 ::  نويسنده : علي
 
 

قلعه بهستان

قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماه‌نشان در استان زنجان واقع می‌باشد. قدمت این دژ به دوره هخامنشیان بر می‌گردد. این دژ به شماره ۱۴۵۸ به نام قلعه بهستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌است ولی در آستانه تخریب است.

مشخصات

فضای کلی قلعه به سه دسته شامل اتاق‌ها، دالان‌ها و راه‌پله‌ها تقسیم می‌گردیده‌است که گاه دارای سقفی تیزه‌دار و دارای محل‌هایی به شکل مثلث یا مدور روی دیوارها برای قرار گرفتن پیه‌سوز بوده‌است. این دژ دارای راه‌پله‌های زیگ‌زاگی در ضلع‌های غربی و شرقی است که روزگاری از پایینی‌ترین قسمت ضلع شمالی آن شروع می‌شده و حالا جز ویرانه‌ای تحمیل شده بر هسته اصلی قلعه به چیز دیگری شبیه نیست و به دلیل فرسایش طبقات زیرین آن، تردد در این مسیر خطرناک و تقریباً ناممکن است. راه‌پله‌های ضلع شمال غربی قلعه به عنوان یکی از مناطق دست نخورده و سالم دژ بهستان است که بالای این پله‌ها، اتاقی به شکل طاق محراب‌های مسجد دوران اسلامی تزئین شده متعلق به دوره اسلامی وجود دارد و راه‌پله‌های زیاد با عرض یک متر نیز اقتباس از این سبک معماری است. هم اکنون به دلیل تخریب زیاد تنها با عملیات کوهنوردی می‌توان بر بالای قلعه با تخته سنگهای عظیم مسطح آن رسید. قسمت بالای قلعه با گچ اندوده شده و داخل آن حوضی با ابعاد ۷ در ۳ متر و از جنس سنگ و ساروج قرار دارد که با استفاده از لوله‌های آب گلی نیم‌متری به اسم گنگ آب آن تأمین می‌شده‌است.

تاریخچه

برخی، پیشینه این دژ را به زمان ماد نسبت می‌دهند. مادها از طریق مصب و کناره‌های رودخانه قزل اوزن وارد فلات ایران شدند و در روستاهایی همچون مادآباد در ۱۵ کیلومتری شهر ماه‌نشان مستقر شدند و وجود قلعه‌های دفاعی همچون قلعه بهستان در ۱۲ کیلومتری ماه‌نشان معماری زیبا و هنرمندانه‌ای را به نمایش گذاشته‌است. اما بر اساس پژوهش‌های باستان‌شناسی تاکنون، پیشینه این دژ به دوره هخامنشیان به اثبات رسیده. این دژ در دوره پس از اسلام و تا قرن پنجم نیز این دژ پابرجا بوده و کاربرد داشته‌است.

منابع

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:50 ::  نويسنده : علي
 
 

مردان نمکی

مردان نمکی نامی است که به چندین مومیایی کشف‌شده در معدن نمک چهرآباد در استان زنجان داده شده‌است. این چند جسد، که بر اثر بی‌توجهی و ادامهٔ کار معدن به‌شدّت با بولدوزر آسیب دیده‌اند مربوط به زمان هخامنشی و دو جسد نیز مربوط به اواخر دوران اشکانی است.

پیکر نخستین مومیایی در معدن نمک چهرآباد واقع در یک‌کیلومتری جنوب روستای حمزه‌لو در ناﺣﻴﮥ غرب شهرستان زنجان پیدا شده‌است. سر و پای چپ یکی از این مردان در موزهٔ ایران باستان تهران قابل بازدید است. جسد سه تن دیگر از مردان نمکی در عمارت ذوالفقاری در شهر زنجان نگهداری می‌شود.

کشف

کشف نخستین مرد نمکی

در زمستان سال ۱۳۷۲، معدن‌کاران به‌هنگام خاکبرداری و استخراج نمک از معدن زیر تپه‌های این منطقه، با نیم‌تنهٔ یک جسد روبه‌رو شدند. این جسد دارای ریش و موی بلند و حلقهٔ گوشواره‌ای از جنس طلا در گوش چپ بود. جسد مزبور در اواسط یکی از تونل‌های معدن، که حدود ۴۵ متر طول داشت، به‌دست آمد. از تاریخ ۶ اسفند ۱۳۷۲، کاوش‌ها در این منطقه آغاز شد. درپی کاوش‌ها؛ یک ساق پا درون چکمهٔ چرمی، سه قبضه چاقو، شلوارک، شی نقره‌ای، قلاب سنگ، قطعات طناب چرمی، سنگ ساب، یک عدد گردو، قطعات سفال و چند تکه پارچه منقوش و قطعات خردشده استخوان نیز پیدا شد. باستان شناسان در مورد ظاهر این پیکر گفته‌اند احتمالاً مرد نمکی از طبقه اشراف تات زبان و شاهزاده‌ها بوده‌است، زیرا برروی لباس او جواهرات و زیورآلاتی پیدا شده که مخصوص این طبقه بوده، و همچنین آنها چنین فرضیه دارند که او یا درحال فرار به غار پناه برده یا در جنگی از میدان گریخته و به غار پناه آورده و آنجا فوت کرده و موریانه‌ها پیکرش را، که از نمک پوشیده بوده، خورده‌اند.


سه جسد دیگر ازجمله یک زن در این ناحیه نیز چندی بعد کشف شده‌است.

پژوهش‌ها

با انجام آزمایش‌های سالیابی به روش کربن ۱۴، که بر روی نمونه استخوان‌ها و پارچه‌های مجموعه صورت گرفت، قدمتی حدود ۱۷۰۰ سال (اواخر اشکانی – اوایل ساسانی) برای مرد نمکی تعیین گردید. آزمایشات دی‌ان‌آ نشان داد که سن مرد نمکی هنگام مرگ حدود ۳۷ سال و قد وی حدود ۱۷۵cm بوده‌است. با بررسی آزمایش‌های انجام‌شده بر روی سلول‌های موی سر، گروه خونی مرد نمکی +B تعیین شد.

با آزمایش سی تی اسکن و رادیولوژی، مشخص شد که مرد نمکی دراثر سقوط ناگهانی درون یکی از گودالهای معدن نمک و وارد شدن ضربه بسیار شدید به ناحیهٔ راست جمجمه و صورت از بین رفته‌است. مطالعات باستانشناختی بر روی مجموعه مرد نمکی نشان داد که به علت آرایش خاص موهای بلند سر و صورت، وجود گوشوارهٔ طلا در گوش چپ، چکمه چرمی با ساخت و دوخت بسیار ظریف و هنرمندانه و همچنین نوع و بافت تکنیکی پارچه لباس و بدست آمدن شئ نقره‌ای همراه با متوفی، فرد مزبور یک کارگر ساده معدن نمک نبوده، بلکه فردی عالی رتبه و دارای پایگاه اجتماعی بالا بوده‌است، اما علت حضور، سقوط و مرگ وی در معدن نمک چهرآباد همچنان در پردهٔ راز و ابهام باقی مانده‌است.

نگارخانه

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : علي
 
 

غار کتله‌خور 

Katalehkhor2.jpg
 

غار کتله‌خور، غاری است خشکی -آبی، واقع در استان زنجان، شهرستان خدابنده و در ۸۰ کیلومتری جنوب قیدار و ۱۷۳ کیلومتری شمال همدان و ۴۱۰ کیلومتری تهران و ۵ کیلومتری شهر کوچک گرماب واقع است. در بعضی ازمناطق غربی ایران به کوههای کم ارتفاع کتله می‌گویند و احتمالاً وجه تسمیه غار نیز به همین علت باشد که غار در یکی از این کوهها قرارگرفته‌است و خورشید از پشت آن طلوع می‌کند و بجای کتله خورشید به آن کتله خور گویند.

غار کتله خور قبل از سال ۱۳۰۰ خورشیدی کشف شده‌است و در سال ۱۳۳۰ توسط شخصی به نام جمالی زنجانی به ثبت رسیده‌است.

حدود سال ۱۳۴۳ خورشیدی کوهنوردان به علت طولانی بودن دهلیز ورودی و کوتاه‌بودن سقف آن و مشکلات عبور و مرور و فقدان جاذبه‌های، غارسنگی بی‌اهمیت جلوه شد ولی در سال ۱۳۶۵ گروهی مجهز از غارنوردان زبده همدان بازدید مفصلی از غار انجام دادند و توانستند شکل‌گیری این غار را به دوران ژوراسیک مربوط دارند. (یعنی بیش از ۱۲۰ میلیون سال قبل)

ساختمان در زیر کوه‌کتله خور قرار گرفته و از پائین دست دهانه آن رودشور که از شعبات فرعی قزل‌اوزن است جاری می‌شود غار درمنطقه مستطیلی شکلی به ابعاد ۲۰۰۰×۱۵۰۰ متر به‌وجود آمده‌است در محل یاد شده عملکرد هوازدگی مکانیکی و نیروهای درونی به کمک یکدیگر تعدادی ترک یا گسل متقاطع را در محدوده داخلی این فضا به وجود آورده و به دلیل فراهم شدن سایر شرایط، فرآیند غار زایشی شروع شده‌است. دهانه غار در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد و اختلاف ارتفاع آن با ارتفاع چشمه‌ای که آبهای فرورو حاصل از ریزش جوی غار را خارج می‌کند و به رود شور می‌ریزد، ۵۰ متر است.

ورودی غار یک دهلیز ۴۰۰۰ متری بوده با سقفی کوتاه و فاقد غار سنگ و چند دهلیز فرعی، پس از دهلیز فرعی یک دالان وسیع ۹۵۰ متری با سربالایی‌هایی به ارتفاع ۲ متر و گودالهای خشک قرار دارد که با دوشاخه ۵۰ متری ادامه پیدا می‌کند و پس از عبور از یک سربالایی به تالار وسیعی پوشیده از چکنده و چکیده و ستون می‌رسد. در داخل تالار کوچک بلورین، که به تالار ستونها چسبیده چاهی به عمق ۸ متر قرار دارد که احتمالاً محل خروج آبهای فرورو سازنده غار است.

در حال حاضر این غار به سه بخش فرهنگی، تفریحی و ورزشی تقسیم شده‌است بخش ورزشی آن تنها مورد استفادة غارنوردان و صخره‌نوردان قرار می‌گیرد، حدود ۴ کیلومتر است که البته هنوز انتهای آن کشف نشده‌است. بخش تفریحی غار نیز که جهت بازدید عموم مورد استفاده قرار می‌گیرد حدود ۲ کیلومتر مسیر مستقیم است که گفته می‌شود این مسیر تنها ۳/۱ کل غار است. بخش فرهنگی غار نیز در بخش جنوبی آن قرار دارد قسمت اصلی آن دالانی است طبیعی که جهت برگزاری مراسم مختلف مورداستفاده قرار می‌گیرد البته این دالان هیچگونه راه خروجی به بیرون نداشته و راه خروجی آن به صورت مصنوعی کنده شده اما خود دالان تماماً طبیعی بوده‌است.

غارکتله‌خور از لحاظ کیفیت بلورها و قندیلها، زیبایی و تعدد طبقات اولین غار آهکی جهان شناخته شده‌است که توسط سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و هزینة شخصی به نام مهندس عالی که مهندس عمران فرمانداری زنجان بودند در طول پنج سال آمادة بهره‌برداری گشت. از بهره‌برداری اولیة این غار چیزی حدود ۱۵ سال می‌گذرد که البته هنوز هم کاوش و فعالیت برای آماده‌سازی سایر قسمت‌های غار برای بازدید ادامه دارد.

غار کتله‌خور، غاری است آهکی که در برخی نقاط آن گل‌رس و خاکهای حاوی اکسیدآهن قابل مشاهده‌است. این غار از نظر سنی تقریباً هم‌سن غار علیصدر همدان است البته این دو غار از دو جهت با هم تفاوت دارند. یکی اینکه غار علیصدر همدان غاریست کاملاً آبی اما غار کتله‌خور زنجان غاری است تقریباً خشکی. دوم اینکه آهکهای غار کتله‌خور نسبت به آهکهای غار علیصدر بسیار خالص‌تر هستند که این خود عاملی است جهت زیباترشدن غار، چراکه خالص بودن آهکها موجب شفافیت آنها و در نتیجه عبور نور از قندیل‌ها می‌شود.

یک نکته جالب توجه در رابطه با غار کتله‌خور اینست که شواهد و بررسی‌های انجام شده مؤید این موضوع است که این غار در نهایت به غار علیصدر در همدان متصل می‌شود. همچنین یکی دیگر از عجایب و زیبایی‌های این غار تعدد طبقات آن است که اینگونه غارها در جهان بسیار کم‌نظیر هستند. گمان می‌رود که این غار دارای ۷ طبقه باشد که البته تاکنون تنها ۳ طبقة آن کشف شده است.

حدود ۷۰۰ متر اولیة غار قطری حدود ۷۰ سانتیمتر داشته‌است به‌طوریکه رهنوردان اولیة غار این مسیر ۷۰۰ متری را بصورت سینه‌خیز طی کرده و مسیر خود را با علامتگذاری مشخص کرده‌اند. ۱۰۰ متر ابتدای غار محل زندگی انسان‌های نخستین بوده‌است که این موضوع را اسکلت ۸۰ انسانی که در این محل پیداشده‌است تأیید می‌کند. لازم به ذکر است که این اسکلت‌ها همچنان در این محل نگهداری می‌شوند. این غار دارای بخش‌های دیگری است که به ترتیب می‌توان میدان شیرخوابیده، میدان بیستون، میدان چهل‌ستون، سه‌راهی کوهی، میدان پنج‌شیر، تالار عروس، تونل قندیلی، اتاق عقد، پای فیل، شتر باجهاز، عروس و داماد، میدان شمع، دوجادوگر، نخل سوخته، میدان مریم مقدس و… را نام برد. که تمامی این بخش‌ها حاصل تجمع‌های مختلف آهکی است که هرکدام براساس شباهتی که به یکی از اشیاء اطراف ما داشته‌اند به این اسامی خوانده می‌شوند. از ویژگیهای منحصر به فرد این غار می‌توان وجود ستونهای آهکی عظیم را نام برد که حاصل به هم پیوستن استالاکتیت‌ها و استالاگمیت‌های آهکی هستند که باعث شده‌اند که این غار خود نگهدارندة خود باشد یعنی اینکه این ستونهای عظیم نقش نگهدارنده‌هایی را بازی می‌کنند که مانع از فروریختن سقف غار می‌شود.

این غار در مراحل اولیة تشکیل خود غاری آبی بوده‌است که دراثر انحلال آبی گاهی اوقات توده‌های عظیمی از سنگها از تودة اصلی جدا شده‌اند. تشکیل طبقات متعدد این غار باعث شده‌است که آب به طبقات زیرین نفوذ کرده و عملاً غار تبدیل به غاری خشکی گردد.از دیگر ویژگیهای بارز این غار می‌توان وجود قندیلهای زیبا و شفاف آهکی و استالاکتیت‌های گُل‌کلمی را نام برد.

وجود چشمه‌های آب بسیار زلال در اطراف این غار و حفره‌های متعدد طبیعی هم از ویژگیهای منحصر به فرد این غار است. علاوه بر تمامی این مسائل در غار کتله‌خور همانطور که در قبل آمد می‌توان تجمع‌های متفاوتی مشاهده کرد که یکی از این تجمع‌های زیبا و جالب‌توجه استالاگمیت‌هایی است که بسیار شبیه به عروس و داماد هستند و به همین اسم نامگذاری شده‌اند

این غار درطول ۱۲۰ میلیون سالی که از عمرش می‌گذرد دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده‌است که برخی طبیعی و برخی هم مصنوعی بوده‌است. از تغییرات طبیعی این غار می‌توان شکستگیهای حاصل از زمین‌لرزه‌ها، گسل‌خوردگیها، لغزش‌ها و ریزش‌ها را نام برد.

منبع

وب سایت رسمی غار کتله خور

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:37 ::  نويسنده : علي
 
 

گنبد سلطانیه

 

گنبد سلطانیه
Gonbad soltanie zanjan.JPG
اطلاعات اثر
کشور پرچم ایران ایران
نوع فرهنگی
معیار ثبت ii, iii, iv
شمارهٔ ثبت ۱۱۸۸
منطقه آسیا
تاریخچه
تاریخچهٔ ثبت ۲۰۰۵ (طی نشست بیست‌ونهم)
وبگاه [http://www.soltanieh.ir.ae www.soltanieh.ir.ae]
اطلاعات ثبت ملی
شماره ثبت ملی ۱۶۶
تاریخ ثبت ملی ۱۵ دی ۱۳۱۰
دیرینگی دوره ایلخانی
* نام اظهارشده در فهرست میراث جهانی یونسکو
منطقهٔ بر پایهٔ دسته‌بندی یونسکو
 
شهر سلطانیه

گنبد سلطانیه مقبرهٔ اُلجایتو است که در ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۲ در شهر سلطانیه (پایتخت ایلخانیان) ساخته شد و از آثار مهم معماری ایرانی و اسلامی به شمار می‌رود.

این بنا مسجدی است بسیار زیبا از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است. گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰ گز است. هشت مناره نیز در اطراف گنبد دارد. و قدیمی‌ترین گنبد دوپوش موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. بر روی این اضلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آن را ۱۲۰ گز نوشته‌اند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اتاق‌ها و غرفه‌ها ساخته‌اند. خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ پوشیده و سقف داخل اتاق‌های بالا با گچ‌بری‌ها و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته‌است. در حاشیه طاقها آیات قرآنی واسماالله با خط جلی نوشته شده‌است. حکاکی‌هایی در آجرهای دیوارها و سقف‌های رنگین بنا نیز دیده می‌شود.

 
نمای داخلی گنبد سلطانیه

تزیینات و نحوهٔ ساخت این مقبره در واقع نقطهٔ عطفی در معماری آن دوران بوده به این شکل که سبکی جدید را در معماری به‌وجود آورده که از معماری سلجوقی منفک شده‌است.

ساخت این گنبد در سال ۷۰۲ هجری قمری به دستور الجایتو در شهر سلطانیه، پایتخت آن زمان ایلخانیان آغاز شد و در سال ۷۱۲ هجری قمری به اتمام رسید.

بعضی از تاریخ نویسان نوشته‌اند سلطان محمد خدابنده این گنبد و بنای عظیم را بنا کرد که اجساد ائمه اول و سوم شیعیان یعنی علی و حسین را از آرامگاهای خود به آنجا منتقل کند. ولی به علت خوابی که دید از این عمل منصرف شد.

دالان‌های تودرتویی در سردابهٔ این بنا موجود است که حدس زده می‌شود برای اجرای مراسم خاصی به کار می‌رفته‌است. حتی حدس می‌زنند که سلطان محمد خدابنده پس از مدتی از اسلام روی برگردانده و دوباره به اصل خود برگشته و شمن شده و این دالان‌ها و فضاها برای اجرای مراسم مذهبی خاص پس از مرگ وی بوده‌است. البته جسد وی نیز به جای دفن در سردابه، در کوه‌های اطراف دفن شده‌است.

گنبد سلطانیه در شهر سلطانیه قرار دارد و در فهرست آثار میراث جهانی به ثبت رسیده‌است و شامل سه بخش اصلی ورودی، تربت‌خانه و سردابه‌است.

گفته می‌شود در ساخت گنبد بزرگ شهر فلورانس از این گنبد الگوبرداری شده‌است. بنای این گنبد که بعد از گنبدهای سانتامارینا و ایاصوفیه سومین گنبد بزرگ دنیاست.

سبک معماری این بنا به شیوه آذری است.

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:14 ::  نويسنده : علي
 
 

امامزاده سید ابراهیم

ابراهیم
09102007476.jpg
نام ابراهیم
مدفن زنجان
لقب(ها) سید ابراهیم
پدر مورد اختلاف نظر (شجره نامه نوشته شده در پایين را بخوانید.)
 
سر در ورودی

آرامگاه امامزاده سید ابراهیم در داخل شهر زنجان در قبرستانی واقع در منتهی الیه سمت شرقی شهر قدیم، مشرف به دیوار حصار شهر قرارگرفته که امروزه قسمتی از قبرستان مزبور به دبیرستان، دبستان وقسمتی دیگر به خیابان موسوم به صدر جهان تبدیل شده‌است.


 

شجره‌نامه

علماء در شجره نامه امامزاده سید ابراهیم اختلاف نظر دارند. جمعی امامزاده راابراهیم بن موسی بن جعفر دانسته‌اند وجمعی دیگر همانند ابوالفرج اصفهانی وابونصر بخاری در سرالنساب، او را ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن الحسن بن العباسبن علی ذکر نموده‌اند. اگر این شجره نامه صحیح باشد سید ابراهیم به اتفاق گوگبی حسین بن اسماعیل بن محمد الارقط بن الباهربن زین العابدین در اوایل قرن سوم هجری در زمان خلیفه المعتزربالله خلیفه عباسی قیام نموده ودر ۳ کیلومتری سمت جنوبی شهر زنجان درجریان جنگی با افراد خلیفه شهید گردیده‌است.علامه محمد اسماعیل صائنی که از فلاسفه و مفسران نامدار قرآن مجید بوده به نقل از تاریخ طبری دربارهٔ امامزاده سید ابراهیم مدفون و معروف در شهر زنجان گفته که او نوه چهارم حضرت ابوالفضل العباس بن علی بن ابی طالب امام اول شیعیان است و او امامزاده موسوی نیست، بلکه از نسل حضرت عباس می‌باشد.

 
نمای داخلی


 

بنای امامزاده

بنای امامزاده ابتدا به سبک چهارطاقی بوده که گنبد زیبائی آن را پوشش می‌نمود، درسال ۱۳۴۰ شمسی این مجموعه به جهت تبدیل به احسنت برداشته شده و مجدداً منطبق بربنای قدیمی نوسازی گردیده‌است. گنبد از نوع تک پوششی بوده که با واسطه چهار گوشواره برجرزها استوار گشته و حدفاصل گوشواره‌ها و گنبد، هشت نورگیر تعبیه شده‌است. تزئینات گنبد ازداخل مقرنس وگره سازی بوده وسوره جمعه به خط زیبای ثلث، به قلم استاد جواد میر محمد رضائی زنجانی وگچبری استاد شعبان آزادی زنجانی نوشته شده‌است. درنمای بیرونی، سوره مبارکه (اسماء ذات البروج) به خط ثلث زنجیری نوشته شده‌است.

ضریح حرم که در اصفهان ساخته شده درسال ۱۳۵۸ نصب گردیده. قدیمی‌ترین قسمت این آرامگاه، سردر ورودی سمت شمالی ومناره‌های واقع در طرفین آن می‌باشد. این سردر به سال ۱۳۴۱ شمسی توسط معمار ابراهیم سلطانی ساخته شده وبالای مناره‌ها آیه ۵۵ سوره مبارکه احزاب به خط زیبای ثلث به قلم استاد اخیرالذکر رقم گردیده‌است. تجدید بنای این آرامگاه توسط استاد منصور محاوری، فرزند ملا غلامرضا متولد ۱۲۷۸ شمسی است. او از سال ۱۳۴۰ با همکاری دیگر شهروندان زنجان به تجدید بنا امامزاده همت گماشت. استاد محاوری در اسفندماه ۱۳۵۴ درگذشته ودر رواق ورودی حرم دفن شده‌است.

در وضعیت فعلی، شبستان اصلی هیچگونه مسئله حاد استاتیکی ندارد. اما قسمتی از حجرات واقع در ضلع شرقی صحن از نظر ایستائی فعال گردیده و مشکلاتی دارد.

سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, :: 10:9 ::  نويسنده : علي
 
 

مسجد خانم

مسجد خانم
اطلاعات کلی
نام مسجد خانم
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان زنجان
شهرستان زنجان
اطلاعات اثر
کاربری مذهبی
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۱۰۵۵
تاریخ ثبت ملی ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۴

مسجد خانم مربوط به دوره قاجاریه است و در زنجان، خیابان امام، کوچه فخیم الدوله واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۴ با شمارهٔ ثبت ۱۰۵۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

ساخت

مسجد خانم توسط استاد اسماعیل بنا و به سفارش یکی از بانوان متمکن در اواخر دوره قاجار ساخته شده است. تاریخ ساخت این بنا به استناد کتیبه سردر در این بنای مذهبی اسلامی به سال ۱۳۲۲ هجری قمری برمی‌گردد.

معماری مسجد

وجود مناره‌های قطور و کوتاه بر فراز سردر که دارای تزئینات بدیع آجر کاشی است و قابل مقایسه با مناره‌های مدرسه سپهسالار تهران است. تمامی شیوه‌های به کار رفته در معماری مسجد خانم منحصرا از خصوصیات معماری دوره قاجار است. برای مثال تزئینات پرکار بخش اعظمی از درب ورودی، سطوح فوقانی حجره‌های مشرف به میانسرا، نقوش هندسی موجود در آنها و رنگ‌های استفاده شده در آنها به بهترین شکل گویای معماری دوران قاجار است.

درباره وبلاگ

با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 101
بازدید دیروز : 715
بازدید هفته : 1149
بازدید ماه : 3042
بازدید کل : 258594
تعداد مطالب : 1076
تعداد نظرات : 118
تعداد آنلاین : 1



ابزار نمایش عکس تصادفی