ياشاسين شاهين دژ
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:21 ::  نويسنده : علي
 
 
 

شیخ جنید

02252 026qusar.jpg

شیخ جنید صفوی (۸۳۹ - ۸۲۶ خورشیدی برابر ۸۶۴ - ۸۵۱ قمری و ۱۴۶۰ - ۱۴۴۷ میلادی) از مشایخ صفویه و پدر شیخ حیدر و پدربزرگ شاه اسماعیل یکم (مؤسس پادشاهی صفویه) است، که پس از وفات شیخ ابراهیم، جانشین وی شد.

وی که از سوی مریدان، مرشد کامل و صاحب سجاده ولایت خوانده می‏شد، موقع را برای این خروج که مریدانش از مدتها پیش طالب آغاز آن بودند، مناسب یافت . در این میان، ناخرسندی عمویش جعفر که ظاهراً خود را برای تصدی این مقام اولی می‏دانست، هرچند وی را برای پرهیز از درگیری با جهانشاه قراقویونلو، به ترک اردبیل تشویق و الزام نمود، اما به شیخ جنید در تهیه مقدمات اسباب این خروج کمک کرد.

02252 019qusar.jpg

شیخ جنید چندی در سوریه، ترابوزان و سایر بلاد عثمانی سر کرد و سرانجام با جمع مریدانش که حدود پنج هزار نفر می‏شدند، در نواحی آمد آناتولی به اوزون حسن، سرکرده آق قویونلو پیوست «۸۱۶ ق / ۱۴۵۷ م» . اوزون حسن، خواهر خود را به عقد ازدواج شیخ جنید جوان درآورد و حتی به او اجازه داد، تا در قلمرو آق قویونلو از جانب خود خلفایی برای نشر دعوت و تعلیم طریقت صفوی گسیل دارد.

شیخ جنید، چندی بعد برای زیارت مقبره اجدادی به اردبیل بازگشت، اما کثرت مریدانش که در بیرون شهر خیمه زده بودند، موجب ترس و توهم جهانشاه قراقویونلو و عموی خود شد. شیخ جنید، چون جهانشاه و جعفر را بر ضد خویش متحد دید، ادامه اقامت در شهر اجدادی خود را مشکل یا بی فایده یافت؛ پس از اردبیل بیرون و با عده‌ای انبوه از صوفیان و جان نثاران خویش به قصد جهاد با «کفار» چرکس عازم قفقاز شد . اما خلیل سلطان که عبور شیخ از قلمرو خود را مایه تنزل قدرت خویش و مغایر با امنیت ولایت شیروان می‏دید، اجازه عبور به شیخ را نداد . شیخ جعفر، عموی جنید هم طی نامه‌ای محرمانه که به شیروانشاه نوشت او را به شدت از احتمال سوء قصد توسط جان نثاران شیخ جنید ترساند . حتی جهانشاه هم در این باره وی را به مقاومت در مقابل شیخ صوفی تشویق کرد . بالاخره در جنگی که روی داد، جنید کشته شد «۸۶۴ ق / ۱۴۶۰ م» و جانبازیهای دلیرانه صوفیان برای ادامه جهاد، در مقابل سرسختی شیخ حیدر، جانشین پدر شد.

02252 029qusar.jpg


 

سلف:

شیخ ابراهیم

دوران رهبری صفویان

از حدود ۸۳۰ تا ۸۳۹

جانشین:

شیخ حیدر

 

مطالب مرتبط

شمخالات غازی کوموخ

منبع

برگرفته و خلاصه‌ای از: بیوک جامعی، ۱۳۷۹، نگاهی به آثار و ابنیه تاریخی اردبیل، ص ۱۳۰-۱۲۹

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:54 ::  نويسنده : علي
 
 

شاه اسماعیل یکم

 
Сефи 1й 1629-42.jpg
تصویری از شاه اسماعیل از هنرمند ناشناس ونیزی در قرون وسطا، نسخه اصلی در نگهداری می‌شود
دوران ۹۰۳ - ۸۸۱ خورشیدی
۹۳۰ - ۹۰۸ قمری
۱۵۲۴ - ۱۵۰۲ میلادی
لقب(ها) پادشاه صفویه ، مرشد کامل
زادروز ۲۶ تیر ۸۶۶ خورشیدی
۱۷ ژوئیه ۱۴۸۷
زادگاه اردبیل
مرگ ۲ خرداد ۹۰۳ خورشیدی
۲۳ مه ۱۵۲۴ ۳۶ سال
محل مرگ اردبیل
آرامگاه

اردبیل

‏۲۹٫۵۵″ ۱۷′ ۴۸ ۴۸٫۲۹۱۵۴۱۷/ -۴۸٫۲۹۱۵۴۱۷;-۳۸٫۲۴۸۳۲۵
پیش از شاه طهماسب یکم
پس از وجود نداشت
دودمان صفویان
پدر شیخ حیدر
مادر
دین مسلمان شیعه

اسماعیل، ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی، و معروف به شاه اسماعیل یکم مؤسس سلسله پادشاهی صفوی،، نخستین سلسلهٔ حاکم بر ایران بود که پس از ۸۰۰ سال، مذهب کشور را از سنی به شیعه تغییر داد. او که رهبر یک گروه شیعی به نام قزلباش بود از سال ۹۰۷ ه. ق با تصرف تبریز خود را شاه خواند و در سال‌های بعد تمامی سرزمین امروزی ایران و بخش‌هایی از عراق کنونی را به قلمرو خود افزود. از وی اشعاری به ترکی آذربایجانی با تخلص «

تبار

تبار اسماعیل به شیخ صفی‌الدین اردبیلی می‌رسد. اسماعیل فرزند شیخ حیدر است و مادرش مارتا دختر سلطان اوزون حسن آق قویونلو و تئودورا شاهزاده خانمترابوزان بود تیودورا به این شرط با اوزون حسن ازدواج کرد که دین خود را نگاه دارد و تا آخر عمر از آزادی دینی برخوردار باشد. به همین دلیل به همراه خود یک کشیش و چند موعظه‌گر و ندیم مسیحی به ایران آورد و در شهر آمِد یک کلیسا بنا کرد تا یک‌شنبه‌ها برای عبادت برود بعدها و با دستیابی اوزون حسن به بخش اعظم ایران و پایتخت شدن تبریز تئودورا کلیسای باشکوهی در تبریز ساخت و کشیشان و مبلغان مسیحی را به آنجا آورد. در ارزنجان نیز که عمدتا ارمنی بودند دو کلیسا با نام‌های سیمون و یحیا ساخت البته بنای این کلیساها به اوزون حسن نسبت داده شد.

کودکی

اسماعیل در ۸۶۶ در اردبیل دیده به جهان گشود.

 
نگاره‌ای از وی

پدرش شیخ حیدر به همراه مریدان خود -که به دلیل بر سر داشتن کلاه قرمز رنگ قزلباش (سرخ‌سر به زبان ترکی) خوانده می‌شدند برای جهاد علیه مسیحیان چرکس به نواحی قفقاز رفتند. توسعه‌طلبی حیدر باعث شد که با شروانشاهان وارد جنگ شود. سلطان در این جنگ به کمک شروانشاهان رفت و نهایتاً حیدر تیر خورد و به اسارت درآمد و جان خود را در این مبارزه از دست داد و فرزندانش نیز به اسارت در آمدند. در این زمان اسماعیل کودکی شیرخوار بود.

اسماعیل به همراه مادر و دو برادرش در استخر، فارس به مدت چهار سال و نیم زندانی شدند. در این دوره مرد و بین فرزندانش رستم و بایسنقر جنگ درگرفت و رستم برای مقابله با بایسنقر، «سلطان علی» برادر بزرگ اسماعیل و خانواده‌اش را آزاد کرد، تا بتواند از پشتیبانی قزلباشان خانقاه اردبیل برخوردار شود. سلطان علی با شکوه فراوان وارد تبریز شد و با سپاهی از صوفیان بایسنقر را شکست داد. رستم از قدرت سلطان علی به وحشت افتاد و وی را در میانه راه تبریز و اردبیل به قتل رساند. سلطان علی برادر هفت ساله‌اش اسماعیل را به یاران صمیمی و وفادارش سپرد.

در اردبیل و لاهیجان

اسماعیل مدتی پنهانی در اردبیل زیست و سپس برای امنیت بیشتر به لاهیجان رفت و نزد امیر آنجا «» پناه گرفت. کارکیا میرزا علی فرمانروای محلی لاهیجان و دیلمان که شیعه و سید و دوستدار خاندان صفوی بود در تربیت اسماعیل خردسال اهتمام کرد. اسماعیل تا سال ۹۰۵ (قمری) با مراقبت‌های شمس الدین لاهیجی که از فضلای آن دیار بود فارسی، عربی، قرآن و مبانی و اصول شیعه امامیه را فرا گرفت. همچنین در این مدت، زیر نظر هفت تن از بزرگان صوفی لاهیجان فنون رزم را آموخت.

بدین ترتیب اسماعیل از یک سو تحت تأثیر فرهنگ صوفیانه خانقاه شیخ صفی بود و از سوی دیگر احتمالاً در گیلان با برخی آموزه‌های ایران باستان و تشیع امامی آشنا شده و مجموعه این آموزه‌ها او را برای بدل شدن به یک حاکم مقتدر، فرمانده نظامی و پیشوای مذهبی آماده ساخت.

بازگشت به اردبیل

قزلباشان به بهانه زیارت بقعه شیخ صفی‌الدین با کسب اجازه از کارکیا اسماعیل را به اردبیل بردند هدف قزلباشها از این کار خروج از حیطه کارکیا بود. قزلباشان به همراه اسماعیل به منطقه خلخال رفتند و نزدیک به سه ماه در روستاهای اطراف خلخال اقامت داشتند. ایشان در این مدت با خلفای خود در آناتولی ارتباط بر قرار کرده و از آنها می‌خواستند که ترکان قزلباش را جمع‌آوری کرده به ایران بفرستند در مدت سه ماه در حدود دو هزار قزلباش به طرق مختلف از آناتولی وارد ایران شده به اردوی اسماعیل پیوستند. در این هنگام اسماعیل ۱۲ سال و یک ماه بیشتر نداشت. از وقتی که اسماعیل از لاهیجان بیرون آمده بود تا هنگامی که در ارزنجان اردو زد در حدود هفت هزار ترک آناتولی به اردویش پیوستند که بیشتر از نه قبیله زیر بودند:

  1. شاملو از شمال شرق مدیترانه و شمال غرب شام
  2. از ناحیه جنوبی آناتولی
  3. افشار از ناحیه آناتولی
  4. قاجار از شمال و شرق آناتولی
  5. روملو از ناحیه آناتولی
  6. قره مان از منطقه کیلیکیه در جنوب آناتولی و اطراف قونیه
  7. کیلیکیه در شمال دریای مدیترانه
  8. فرات بین سوریه و ترکیه کنونی
  9. استاجلواز شرق آناتولی
  10. بیات از شرق آناتولی و شمال عراق

علاوه بر این قبایل دستجاتی از قبایل مغول ساکن در نواحی تالش و سوادکوه نیز در اردوی اسماعیل بودند که در برابر ترکان در اقلیت بودند و «صوفیان تالشی» نامیده می‌شدند.

از قیام تا پادشاهی

تصرف آذربایجان

در سال ۸۷۹ هفت سران قزلباش در ارزنجان یک جلسه مشورتی با حضور شاه اسماعیل برگزار کردند تا در مورد حرکت جهادیشان تصمیم بگیرند موضوعی که در این جلسه مطرح بود این بود که برای جهاد به گرجستان حمله کنند یا ایروان را بگیرند (دو منطقه مسیحی نشین که حاکمانشان از خاندانهای دیرین ایرانی و باز مانده از دوران پارتیان و ساسانیان بودند) عده‌ای نیز پیشنهاد دادند به روستاهای آذربایجان حمله کنند و عده‌ای نیز بر این عقیده بودند مدت زمان بیشتری در ارزنجان بمانند که ترکان بیشتری به لشکر بپیوندند و سپس به آذربایجان حمله کرده آنجا را از آن خود کنند.

اسماعیل برای گردآوری سپاه بیشتر به آناتولی(قراباغ و وان) رفت و در سال ۹۰۶ ه. ق. همراه با هفت هزار سپاهی قزلباش به سمت شروان لشکر کشید. در جنگی که نزدیک قلعه گلستان روی داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار جنگاور مغلوب و کشته شد.  اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جای آنکه وقت خود را برای محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالی شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در نزدیک نخجوان الوند بیگ آق قویونلو را مغلوب کرد(۸۸۰ش/۹۰۷ ق /۱۵۰۱ م) و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت.  صفوی قیام مؤثر خود را بر ضد امیران آق قویونلو به سال ۹۰۷ از هجری قمری، اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با وجود این، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی الدّین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی به شمار می‌رفت و از تقدس و احترام خاصّی بهره‌مند بود.

 
کلاه خود شاه اسماعیل صفوی

وی در حالی که چهارده سال بیشتر نداشت به کمک مریدانی که سخت به او معتقد بودند در سال هشتصد و هشتاد ه. ش شاه ایران شد و سلسله خویش را به نام جدش صفی‌الدین «صفویه» نامید که در تاریخ ایران به دو دلیل اهمیت بسیار دارد:

  • یکی این که این سلسله اولین سلسله کاملاً مستقل ایرانی و ملی بعد از حمله اعراب به ایران (در سال ۳۲ ه. ق) بوده‌است.
  • دوم اینکه مذهب تشیع در ایران توسط شاه اسماعیل مذهب رسمی اعلام شد.

اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی

 
اعلام شیعه بعنوان مذهب رسمی در مسجد جامع تبریز در سال ۱۵۰۱ میلادی

شاه اسماعیل در اولین اقدام مهم خود، در شهر تبریز مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی دولت و مملکت صفوی اعلام نمود. نکته جالب این است که در آن هنگام اکثریت مردم تبریز نیز سنی مذهب بودند. (چیزی حدود دو سوم) امرا قزلباش این مطلب را به شاه اسماعیل تذکر دادند اما شاه در پاسخ عنوان کرد که «در این کار خداوند و امامان او را یاری خواهند کرد و اگر مردم بخواهند در مقابل او کوچک‌ترین اعتراضی کنند پاسخشان شمشیر خواهد بود.»

پیوستن قبایل ترک آناتولی

ایلات ترک بهارلو (از اولاد بایرام خوجه بهارلوواز ایلات تشکیل دهنده قراقوینلوها بودند) قبل از تسخیر تبریز (۹۰۷ ق / ۱۵۰۲ م) به سرکردگی حسن خان به شاه اسماعیل پیوستند(روملو---احسن)

ایجاد وحدت ملی

پس از سقوط ایلخانان مغول و به مدت حدود دو قرن در ایران از بلخ تا دیاربکر وضعیت ملوک الطوایفی حاکم بود. «روملو» در خصوص سال ۸۸۰(۱۵۰۱ م./۹۰۷ ه. ق.) مجموعه‌ای از حکام محلی را نام می‌برد، که مهم‌ترین آنها عبارت بودند از: سلطان حسین بایقرا آخرین شاه تیموریان در خراسان، بدیع الزمان میرزا در بلخ، سلطان مراد در عراق عجم، در سمنان، در یزد و شاه اسماعیل در آذربایجان.

شاه اسماعیل با برخورداری از نیروی جان بر کف قزلباش عزم نمود، که ایران را متحد سازد. ابتدا سلطان مراد حاکم عراق عجم -که پسر سلطان یعقوب آق قویونلو بود- را در نواحی مابین همدان و بیجار شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت. شاه اسماعیل او را تعقیب نمود و او از ترس به بغداد گریخت و شاه اسماعیل بدون جنگ شیراز را تصرف نمود و از آنجا به قم رفت. سپس بر حسین کیای چلاوی حاکم سمنان و فیروزکوه پس از جنگی سخت غلبه کرد. و نهایتا یزد و ابرقو را که در اختیار ۸۸۷ ه. ش. (۹۱۴ه. ق.) عازم عراق عرب شد و بغداد و نجف را نیز فتح نمود. بدین ترتیب او در مدت هفت سال تمام ایران بزرگ به جز برخی نواحی نظیر خراسان و ارمنستان را تصرف نمود و حکومتی واحد و مستقل را در آن برقرار ساخت و به عنوان پادشاه ایران تاجگذاری نمود.

کشورداری

شیوه کشورداری شاه اسماعیل و ترویج مذهب شیعه احتمالاً مانع تجزیه ایران آشوب‌زده میان دو قدرت بزرگ عثمانی و خانات ازبک آسیای میانه شد. وی برای تعدیل سیاستهای افراطی سران قزلباش، صوفیان و مریدان حیدری، علمای ایرانی و نیز جبل عامل، کوفه و بحرین را به تدوین کتابهای فقهی در زمینه شیعه جعفری دعوت کرد  محقق کرکی که در نشر فقه و اصول مذهب جعفری شخصیت مهمی‏ محسوب می‏شد، از جمله آنان بود. از جمله اقدامات شاه صفوی برای تجلیل از امامان شیعه ضرب سکه با نام ائمه اثنی عشری  قرار دادن نام ۱۲ امام شیعه به عنوان سجع مهر شاهی ؛ تعمیر و توسعه آرامگاه امامان در شهرهای عراق و مشهد و نیز ایجاد ساختمان مقبره برای

شاه اسماعیل کلیه وظایف اداری و کشوری را به ایرانیانی سپرد که در اعتقادشان به تشیع جای شک و شبهه نبود و بسیاری از آنان پیشینه طولانی در کارهای دیوانی داشتند. نامدارترین رجال او عبارت بودند از: ، ، ، امیر نجم رشتی، امیر نجم ثانی، و   ۴۰۷.

شاه اسماعیل به رسوم و آیین‌های مذهبی و ملی بسیار علاقه نشان می‌داد و به ایجاد آبادانی و بناهای یادبود اهتمام داشت. مهم‌ترین آثاری که از دوران وی به یادگار مانده، عبارتند از ۴ بازار دور میدان قدیم اصفهان؛ و بقعه امامزاده هارون در اصفهان. وی بناهای یادبودی هم در اوجان فارس و شیراز و آبادانی و ساختمانهای متعددی در خوی و تبریز بنیاد کرد.

 

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:51 ::  نويسنده : علي
 
 
 

علی سلیمی

 
علی سلیمی
علی سلیمی
اطلاعات هنرمند
نام اصلی علی سلیمی آلود
زادروز ۱۳۰۱
باکو , Flag of Azerbaijan.svg جمهوری آذربایجان
اهل کشور ایرانی
درگذشت ۲ اردیبهشت ۱۳۷۶
سبک‌ها موسیقی آذربایجانی
کار(ها) نوازنده و آهنگساز
ساز(ها) تار


علی سلیمی آلود (۱۳۰۱-۱۳۷۶) نوازنده تار و آهنگساز اهل جمهوری آذربایجان است.

زندگی‌نامه

علی سلیمی در سال ۱۳۰۱ در باکو مرکز جمهوری آذربایجان در خانواده‌ای اردبیلی زاده شد. تا ۱۶ سالگی در آنجا زیست. پس از آن همراه خانواده‌اش به زادگاه پدرش، اردبیل بازگشت. در سال ۱۳۳۲ رهبر ارکستر آذربایجانی رادیو ایران شد و در سال ۱۳۳۸ با همکارش، () ازدواج کرد. حاصل ازدواج آنها دو فرزندِ دختر «سئویل» و پسر «یاشار» است.

در سال ۱۳۴۲ ارکستر آذربایجانی رادیو ایران منحل شد ولی علی سلیمی به آهنگ‌سازی ادامه داد. موسیقی «آیریلیق» براساس شعری از رجب ابراهیمی(فرهاد) محصول این دوره‌است که رشید بهبودوو نیز آن را در باکو اجرا کرده‌است.

سلیمی در سالِ ۱۳۵۸ به عنوانِ رهبرِ ارکسترِ رادیو و تلویزیونِ مرکزِ تبریز انتخاب و تا زمانِ مرگ در این سمت فعالیت کرد. در ضمنِ فعالیت در ارکسترِ تلویزیون، اقدام به تأسیسِ آموزشگاهِ خصوصیِ موسیقی کرد که هنرآموزان بسیاری در آن آموزشگاه به آموختنِ موسیقی پرداخته‌اند.

از آثارِ مکتوبِ علیِ سلیمی می‌توان به «متدِ تارِ آذربایجانی» اشاره کرد. از ویژگی‌های این کتابِ آموزشی این است که تکنیک‌های نواختنِ تارِ آذربایجانی به روشِ پیشینیان ارائه شده‌است. در حالِ حاضر استفاده از چهار انگشتِ دستِ چپ برایِ گرفتنِ سیم در جمهوریِ آذربایجان رایج است و در متدِ سعید رستموو نیز گرفتنِ سیم با چهار انگشت ارائه شده‌است. در متدِ سلیمی از پنج انگشتِ دستِ چپ برایِ گرفتن سیم استفاده می‌شود.

در سالِ ۱۳۶۷ شمسی سلیمی به گرفتنِ دکترایِ افتخاریِ موسیقی از طرفِ وزارتِ فرهنگ و ارشاد ایران نایل شد. گفتنی است که دو اثر ماندگارِ او به نام‌هایِ «آیریلیق» و «سیزه سالام گتیرمی‌شم» در بسیاری از ممالک ترک‌زبان به طورِ گسترده‌ای شناخته شده و اجراهایِ گوناگونی از آنها ارائه شده‌است. او سال‌های پایانی عمر خود را در تبریز گذراند و تاثیر به‌سزایی بر رشد و گسترش موسیقی آذربایجانی گذاشت. تندیس او به عنوان «آهنگ‌ساز برجستهٔ شرق» در یونسکو نصب شده‌است.


 

آثار موسیقایی

  • آیریلیق
  • گول‌اردبیل
  • سیزه سالام گتیرمیشم
  • حیدربابا
  • ایلقار
  • باهار گلدی
  • راحله
  • آغلاما
  • لاله
  • یاداسالارسان منی
  • مارش
  • قهرمانلار
  • ساللانا ساللانا
  • سلام
  • وطنیم
  • سهندیم
  • تبریزیم
  • لگاتو
  • کهلیک
  • کوراوغلو
  • سؤزلر
  • اؤلکه‌میز
  • علی دیر

منابع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:48 ::  نويسنده : علي
 
 
 

نبی سروری


 
مدال‌ها
شرکت‌کنندهٔ کشور Flag of Iran.svg ایران
کشتی آزاد مردان
مسابقات قهرمانی آسیا
طلا استانبول ۱۹۵۷ ۷۹ ک‌گ
نقره ۷۹ ک‌گ
نبی سروری
زادروز ۱۳۱۲
اردبیل
درگذشت ۶ تیر ۱۳۸۱ (۶۹ سالگی)
تهران
محل زندگی اردبیل، تهران
ملیت ایرانی

نبی‌الله سروری (۱۳۱۲ در اردبیل - ۶ تیر ۱۳۸۱ در تهران) کشتی‌گیر و مربی کشتی آزاد اهل ایران بود.

وی هم به عنوان کشتی‌گیر (۱۹۵۷ استانبول) و هم به‌عنوان سرمربی (۱۹۶۵ منچستر) به عنوان قهرمانی جهان دست یافت. او از ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۰ بعد از پیروزی بر محمدعلی فردین عضو تیم ملی شد. سروری در بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ توکیو (مدال نقره)، المپیک ۱۹۵۶ ملبورن (مقام چهارم) و قهرمانی جهان ۱۹۵۹ (مقام پنجم) هم حضور داشت. وی همچنین چندین سال مربی تیم ملی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی بود.

عناوین

مدال طلای مسابقات جهانی ۱۹۵۷ استانبول در وزن ۷۹ کیلو بهترین عنوان این کشتی‌گیر به شمار می‌رود.

دیگر افتخارات:

گالری

منبع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:45 ::  نويسنده : علي
 
 
 

محمود ساوالان

 
Savalan.1.jpg
محمودساوالان در حالت فیگور قهرمانی جهان در جمهوری آذربایجان
ملیت ایرانی
زادروز اردبیل
محل زندگی جمهوری آذربایجان
 

محمودساوالان.متولد اردبیل و قهرمان پرورش اندام ایران، آسیا و مسابقات معتبر جهانی می باشد .

سوابق

  • قهرمان قهرمانان جمهوری آذربایجان در باکو ۳ بار پی در پی
  • قهرمان هشتم جهان در مسکو
  • ششم اروپا در ۲۰۰۳
  • هفتم اروپا در ۲۰۰۷
  • فینالیست مسابقات اروپایی ۲۰۰۶ در براتیسلاوای اسلواکی
  • مربی گری تیم ملی ایران در سال ۲۰۰۵
  • سرمربی گری تیم جمهوری آذز بایجان در بارسلونای اسپانیا در ۲۰۰۸
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:42 ::  نويسنده : علي
 
 
 

لطفی زاده

لطفعلی عسکرزاده
متولد ۱۵ بهمن ۱۲۹۹
۴ فوریه ۱۹۲۱ (۹۱ ساله)
باکو، جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان
ملیت ایرانی-آمریکایی
رشته فعالیت مهندسی برق، ریاضیات
محل کار دانشگاه کالیفرنیا، برکلی
فارغ‌التحصیل دانشگاه کلمبیا
دلیل شهرت منطق فازی
جوایز مدال افتخار انجمن مهندسان برق و الکترونیک (۱۹۹۵)

لطفعلی عسکرزاده (۱۲۹۹، باکو - )، مشهور به لطفی زاده یا لطفی ع زاده او بنیان‌گذار منطق فازی و استاد دانشگاه برکلی در کالیفرنیا است. در بخش یادکرد منابع اکثر متون فنی مربوط به منطق فازی نام او به صورت زاده ذکر می‌شود.

لطفی زاده از پدری ایرانی و مادری در باکو که آن زمان در جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان بخشی واقع در اتحاد جماهیر شوروی بود متولد شد و از جنگ جهانی دوّم به این سو مقیم آمریکاست.

تولد و تحصیل

وی در ۱۵ بهمن ۱۲۹۹ خورشیدی (۴ فوریه ۱۹۲۱ میلادی) در شهر باکو در جمهوری آذربایجان متولد شد. پدرش روزنامه‌نگاری ایرانی از اهالی اردبیل و مادرش پزشک کودکان و اهل روسیه بود. لطفی تحصیلات ابتدائی خود را در همین شهر و بزبان روسی آغاز نمود. والدین لطفی درپی قحطی و نایابی که پیامد سیاست‌های اشتراکی سازی استالین بود، ناچار به ترک باکو و مهاجرت به ایران شدند. وی در تهران در دبیرستان البرز (به نام پیشین: مدرسه مسیونری) و در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد.

لطفی زاده در امتحانات دانشگاه تهران مقام دوم را کسب نمود در سال ۱۹۴۲ رشته الکترونیک را در این دانشگاه با موفقیت به پایان رساند و در طی جنگ دوم جهانی به ایالات متحده مهاجرت نمود. در دانشگاه فنی ماساچوست (ام.آی.تی) آمریکا ادامه تحصیل داد و در سال ۱۹۴۶ درجه کارشناسی ارشد در مهندسی برق را دریافت نمود. تحصیلاتش را در ام.آی.تی و دانشگاه کلمبیا پی گیری کرد.

پژوهش تخصصی

وی در دانشگاه کلمبیا با تدریس در زمینه «تئوری سیستم‌ها» کارش را آغاز کرد. سپس به تدریس در چند دانشگاه معتبر آمریکا پرداخت. در سال ۱۹۵۹ به برکلی رفت تا به تدریس ۱۹۶۳ ابتدا در رشته علوم کامپیوتر کرسی استادی گرفت.

بازنشستگی

پروفسور لطفی زاده به طور رسمی از سال ۱۹۹۱ بازنشسته شده‌است، وی مقیم سانفرانسیسکو است و در آنجا به پروفسور «زاده» مشهور است. پروفسور لطفی زاده به هنگام فراغت به سرگرمی محبوبش عکاسی می‌پردازد. او عاشق عکاسی است و تاکنون شخصیت‌های معروفی همچون رؤسای جمهور آمریکا، ترومن و نیکسون، رو به دوربین وی لبخند زده‌اند. سرگرمی دیگر پروفسور لطفی زاده است. او در اتاق نشیمن خود بیست و هشت بلندگوی حساس تعبیه نموده تا به موسیقی کلاسیک با کیفیت بالا گوش کند.

پیشینه و افتخارات

پروفسور لطفی زاده دارای بیست و پنج دکترای افتخاری از دانشگاه‌های معتبر دنیاست، بیش از دویست مقاله علمی را به تنهایی در کارنامه علمی خود دارد و در هیأت تحریریه پنجاه مجله علمی دنیا مقام «مشاور» را داراست. وی یکی از پژوهشگرانی است که دارای بیشترین یادکرد (Highly-Cited) در مقالات علمی دنیا می‌باشد. با توجه به نقش منطق فازی در پیشرفت‌های نظری و عملی علم، نام پروفسور زاده در کنار فیلسوفان تاریخ علم ازجمله ارسطو (بنیانگذار منطق صفر و یک) و افلاطون ثبت شده‌است. او با فی زاده ازدواج کرده و یک دختر بنام استلا و یک پسر بنام نورمن زاده دارد. وی در سال ۲۰۰۹ موفق به اخذ نشان افتخار بنجامین فرانکلین گردید.

جستارهای وابسته

پانویس

  1.  پس از مهاجرت به امریکا بدلیل سختی تلفظ نامش برای انگلیسی زبانان از نام کوتاه شده لطفی ع. زاده استفاده کرد. او تمام مقالات علمی‌اش را با نام Lotfi A. Zadeh منتشر کرده‌است و در محافل علمی با نام پرفسور زاده Zadeh مشهور است.

منابع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 8:38 ::  نويسنده : علي
 
 
 

رامبد صدیف

 
زمینه کاری موسیقی ایرانی
ملیت ایرانی
زادروز ۱۳۱۸
اردبیل
محل زندگی اردبیل.تهران
 

رامبد صدیف (زاده: ۱۳۱۸، اردبیل ) خواننده موسیقی اصیل ایرانی است.

زندگی‌نامه

وی آموزش آواز ایرانی را در سن ۱۲ سالگی در محضر استاد ( سلیم خان ) آغاز نمود و این آموزش حدود ۱۵ سال در محضر سلیم خان ادامه یافت . صدیف همزمان به یادگیری شیوه‌های آوازی اساتید بزرگ موسیقی ایران از جمله ابوالحسن اقبال آذر و عبدالله دوامی پرداخت که بعدها دارای شیوه ای مستقل از گذشتگان گردید. اولین کنسرت موسیقی صدیف بعد از سالیان دراز در سال ۱۳۶۸ به نام ترجیع بند در تالار وحدت تهران با همراهی مجید کیانی برگزار شد که با استقبال گسترده هنرمندان و موسیقیدانان روبرو گردید.

پس از آن، صدیف به برگزاری کنسرت هایی در ایران و خارج از ایران پرداخت .

آثار

از آثار ضبط شده او آلبوم ترجیع بند در چهارگاه با همراهی سنتور مجید کیانی، مثنوی بیات ترک در برنامه چکاوک و ضبط‌های خصوصی با جلیل شهناز، پرویز یاحقی و دیگران است.

ویژگی‌های آوازی

صدیف دارای سبکی منحصر به فرد در ارایه آواز ایرانی است . حجم و قدرت بالای صدا . تسلط کامل بر گوشه‌ها و ردیف موسیقی ایرانی، تحریرهای منحصر به فرد و بسیار متنوع، مرکب خوانی و بداهه خوانی به صورت همزمان از جمله ویژگی هایی است که صدیف را در صد سال گذشته از دیگر خوانندگان موسیقی اصیل متمایز می سازد. اصطلاح مرصع خوانی از ابداعات صدیف محسوب می‌گردد که برای اولین بار توسط ایشان در فرهنگسرای نیاوران تهران اجرا و مورد استقبال اهل فن و مردم قرار گرفت.

فعالیت

با تأسیس آموزشگاه موسیقی ترجیع بند در سال 1389 استاد صدیف رامبد به همراه فرزندشان امید رامبد بصورت گسترده تری مشغول تدریس آواز سنتی به هنرجویان می باشند.

منابع

 


 

پیوند به بیرون

(لینک‌های دانلود):

http://www.tarjiibandmusic.com سایت رسمی آموزشگاه موسیقی ترجیع بند(استاد صدیف رامبد و امید رامبد).info@tarjiibandmusic.com(وب میل رسمی آموزشگاه موسیقی ترجیع بند)

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 7:53 ::  نويسنده : علي
 
 
 

خواجه علی سیاهپوش

خواجه علی سیاهپوش (مرگ به سال ۸۰۵ خورشیدی برابر ۸۳۰ قمری و ۱۴۲۶ میلادی) پسر شیخ صدرالدین موسی و نوه شیخ صفی‌الدین اردبیلی بود.

او پس از پدر به سرپرستی خانقاه صفوی در اردبیل رسید. او در روزگار تیمور لنگ می‌زیست و از برخورد میان این دو و پیشبینی‌های خواجه علی درباره آینده و جهانگیری تیمور داستان‌هایی آمده‌است. برپایه یکی از این داستان‌ها او رهاننده چند قبیله تاتار شام از دست تیمور بود که در آینده قزلباش خوانده شدند. البته برخی نیز برخورد تیمور و خواجه علی را رد کرده‌اند.

پس از وی پسرش شیخ ابراهیم به جانشینی‌اش رسید. آرامگاه خواجه علی سیاهپوش در شهر تبریز میباشد.


 

سلف:

شیخ صدرالدین موسی

دوران رهبری صفویان

از ۷۶۹ تا ۸۰۵

جانشین:

شیخ ابراهیم


 

منبع

  • پناهی سمنانی؛ شاه عباس کبیر، مرد هزارچهره
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 7:51 ::  نويسنده : علي
 
 
 

رسول خدابخش

رسول خدابخش (۱۳۲۵ خورشیدی در اردبیل) عضو هیئت امنای سازمان انرژی اتمی ایران، رئیس منطقه ۲ دانشگاه آزاد اسلامی شمالغرب ایران است.

زندگینامه

درسال۱۳۲۵ دراردبیل متولد گردید.تحصیلات مقدماتی رادراردبیل گذراند.جهت ادامه تحصیل درمقطع کارشناسی دررشته فیزیک دانشگاه تربیت معلم تهران پذیرفته شد.پس ازاتمام دوره لیسانس درسال ۱۳۵۶دردانشگاه بیرمنگام انگلستان دررشته فیزیک و تکنولوژی نیروگاههای هسته‌ای فارغ التحصیل گردید.درسال۱۳۵۹ دررشته فیزیک نوترون از همان دانشگاه فارغ گردید.در سال ۱۳۷۰ موفق به دریافت مدرک مطالعاتی فیزیک از دانشگاه نیوساس ولز استرالیا گردید.او در ۱۹ دی ۱۳۸۹ همسر و پسرش را در حادثه سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ در ارومیه از دست داد.

دوره فعالیت

او هیئت ممیزه و مسئول کمیته تخصصی علوم پایه دانشگاه ارومیه، عضو و مسئول کمیته تخصصی گروه فیزیک دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه، عضو اعضاء هیئت موسس انجمن هسته‌ای کشور، عضو انجمن فیزیک ایران، عضو شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان غربی، عضو هیئت ممیزه دانشگاه امام حسین، عضو هیئت ممیزه سازمان انرژی اتمی ایران، عضو هیئت تحریریه علوم و فنون هسته‌ای سازمان انرژی اتمی ایران، عضو هیئت امنای سازمان انرژی اتمی ایران، رئیس منطقه ۲ دانشگاه آزاد اسلامی شمالغرب ایران است.

ریاست دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان

کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات وفناوری مرداد ماه سال ۸۹ در طی حکمی دکتر رسول خدا بخش را به سمت ریاست دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان منصوب کرد.

منبع

نخبگان سبلان اردبیل، بازدید: ۲ نوامبر ۲۰۰۸.

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 7:47 ::  نويسنده : علي
 
 
 

رضا خدادادی

 
زادروز ۱۳۳۹
اردبیل
محل زندگی تهران
ملیت پرچم ایران ایران
پیشه استاد دانشگاه، نقاش، مجسمه ساز
دوره معاصر
همسر ژیلا مینایی
فرزندان خزر و صدف

رضا خدادادی متولد اردبیل . نقاش،مجسمه ساز، عضوهیات علمی (استاد دانشگاه) دانشگاه هنر تهران و هنرمند معاصر ایران است .

زندگی

رضا خدادادی در اردبیل متولد شد.در کودکی به تهران آمد .دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در تهران سپری کرد و پس از آن به اردبیل بازگشت و دوران تحصیلی متوسطه را در آنجا سپری کرد. وی از کودکی شیفته هنر بود و همین علاقمندی موجب شد تا دوباره به تهران بازگشته و در مجتمع دانشگاهی هنر(دانشگاه هنر) و در رشته نقاشی به تحصیل بپردازد. پس از آن تحصیلات خود را در رشته انیمیشن و در همان دانشگاه ادامه داد. وی در دوران تحصیل از دانشجویان فعال و ممتاز دانشگاه بود و همین امر موجب شد هنگام دانشجویی به دعوت برخی از دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، به تدریس در دانشگاه مشغول شود. وی علاوه بر فعالیتهای بی وقفه در زمینه خلق آثار هنری متعدد، از آن زمان (از سال 1370 )تاکنون به تدریس در دانشگاهها اشتغال داشته و هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه هنر تهران است.  رضا خدادادی در سال 1363 با دختری به نام ژیلا مینایی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج موفق، پسری به نام خزر و دختری به نام صدف است .

فعالیت‌ها

رضا خدادادی از کودکی به نقاشی و مجسمه سازی روی آورد.و بعدها علاوه بر تدریس در دانشگاه در سایر زمینه های هنری ازجمله: دیوار نگاری(نقاشی دیواری)، ماکت سازی، طراحی داخلی به فعالیت پرداخت.

وی در بیش از 100 نمایشگاه انفرادی و گروهی داخلی در داخل وخارج از کشور آثار خود را در زمینه نقاشی و مجسمه سازی به نمایش گذاشته، و علاوه بر ایراد سخنرانی های متعدد، چندین مقاله نیز در نشریات معتبر به چاپ رسانده است.

تعدادی از آثار وی در مجموعه ها و گنجینه های عمومی، دولتی و خصوصی، داخلی و خارجی( مانند:موزه هنرهای معاصر تهران ، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ، سازمان زیباسازی شهر تهران موزه آستان مقدس امام علي در نجف اشرف و...)نگهداری می شود.

رضا خدادادی علاوه بر خلق آثار هنري و تدريس، با برخی از نهادها و سازمانهاي فرهنگي وهنري همكاري نموده است.

برخي از سوابق اجرايي ومسئوليتها

مدير گروه نقاشي دانشگاه هنر

مدير گروه مجسمه سازي دانشگاه هنر

مدير گروه كارشناسي نقاشي دانشگاه سوره

مدير گروه كارشناسي ارشد نقاشي دانشگاه سوره

عضو شوراي علمي نقاشي ديواري وحجم سازي سازمان زيبا سازي تهران

عضو كادر هنر مركز مطالعات وموزه آكادمي ملي المپيك

عضو كميسيون فرهنگ آموزش المپيك

عضو شوراي هنري آكادمي ملي المپيك وپارالمپيك

عضو هيات انتخاب وداوري در چندين جشنواره ومسابقه هنري

كارشناس رسمي دادگستري در امور هنري وعضو كانون كارشناسان رسمي استان تهران

تحلیل آثار

- آثار هنری رضا خدادادی با وبژگی خاص و منحصر به فرد، و بر اساس طبیعت، ادبیات، فلسفه و جهان بینی شخصی وی آفریده می شوند.وی رامی توان از بنیانگذاران راستین نقاشی آبستره معنا گرا در ایران دانست. آثار نقاشی خدادادی را می توان به دوره های مختلف تقسیم بندی نمود.

دوره پیش از دانشگاه: که شامل آثاری بر اساس تجربیات و مشاهدات عینی و تجربیات دفرماسیون فیگورها و اشیااست.

دوران دانشگاه :با تمایلات انتزاعی وبر اساس موضوعاتی که یاد آور فضاهای گذشته معماری سنتی ایران، کتیبه ها و خط نبشته ها ، ... در قالب فضاهای دوبعدی و در بسیاری موارد مبهم و به دور از هر گونه تظاهر برای یاد آوری گذشته ها( که حاصل آن فعالیتها چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی بود).

دوران متاخر که خود به دوره های متعددی و بر اساس نام گذاری وی از مجموعه آثارش تقسسیم بندی می شود:

مجموعه طراحی های شبانه:

این مجموعه آثار وی عبارت است از طراحی هایی از فیگورهای انسانی رقصان و وهم انگیز به نام شبانه مشتمل بر صدها طرح مدادی، که نیمه شبها خلق می شدند. پس از آن طراحی های مدادی شبه مینی مالیستی از پیکره های زنان ودختران جوان، با حالتهای عادی در زندگی، بدون پرداختن به جزییات صورت( که حاصل آن نمایشگاهی انفرادی در گالری برگ و نمایشگاه گروهی در موزه ی هلند بود) و تعدادی آثار طراحی و نقاشی فیگوراتیو که در آن اغلب زنان و مردان با صورتها و اندامهای به هم ریخته و زشت به تصویر درآمده اند.(که تعدادی از ان آثار در نمایشگاههای گروهی در معرض دید عموم قرار گرفتند).

مجموعه ی حیرانی:

آثاراین مجموعه به شکل شگفت انگیزی نسبت به دوره های پیش متحول شده بودند.این بار توجه هنرمند به طبیعت معطوف گشته بود. وی این مجموعه آثار را که نمایشی از مطالعه و درک عمیق طبیعت و مراقبه ی طولانی هنرمند بود حیرانی نامید . مجموعه آثار حیرانی با تکنیک رنگ وروغن ودر روی بوم به ظهور وبروز رسیدند. خط اصلی ترین عنصر تصویری این نقاشیها بود .خطوط رنگی بی شماری که روی هم و در لابلای هم با دقت و وسواسی عجیب، با ظرافت وبدون کوچکترین خطا، فضایی خیال انگیز ی می ساخت و بیننده را وسوسه می کرد که با دست خطها را کنار زده واز لابلای متراکم این خطوط چیزی یا راهی را ببیند! می توان موفقیت این آثار از دو جنبه قابل بررسی است : نخست، صورت ظاهری و شیوه اجرایی آثار، که با الهام از طبیعت و با استفاده از فقط خطوط رنگی و با اجرایی مطلوب شکل می گیرد، و فضایی متفاوت و بی سابقه ای پدید می آورد. دوم، جنبه ی مفهومی و معنایی آثار است که علاوه بر توجه دادن مخاطب به زیبایی های طبیعت، به جنبه های عرفانی و ماورایی تاکید داشته و بیننده را در برابر فضایی بسته، در هم تنیده و تو در تو و پر از رمز و راز قرار می دهد؛ که اشاره ای است به زندگی نوع بشر، با سوالات و مجهولاتی بی شمار . انتخاب آگاهانه عنوان حیرانی بر این مجموعه بر موارد اشاره شده تاکید دارد.

مجموعه‌ی ذکر:

چند سال بعد از مجموعه حیرانی مجموعه‌ی دیگری با نام ذکر پدید آمدند. این مجموعه پس از فراغت از یک دوره بیماری، در دوران نقاهت هنرمند، و هنگامی که وی دچار نوعی افسردگی شدید شده بود خلق شدند. مجموعه آثار ذکر، با تونالیته های متعددی از یک رنگ و با استفاده از ریتم خطوط ساده و کوتاه، پشت سر هم، و ردیف شده، بدون هیچ واقعه‌ی دیگری شکل می‌یافتند، خطوطی که از بالا تا پایین و تکرار می‌شد. گویی که ابتدا و انتهایی و پایانی ندارد. وی در خصوص این آثار می‌گوید: "در سالهای اخیر مجموعه آثاری در زمینه نقاشی پدید آوردم که نامشان ذکر بود. تکرار بی امان عنصری ساده در سطح بوم، بی معنای ظاهر، بی هیچ نشانی از طبیعت واقع و مصنوع. و با کمترین و ساده‌ترین شکل ممکن. خطوطی عمودی در ردیف، و پشت سر هم. از بالا به پایین. تکرار یک عنصر بی معنا و مجرد، با رنگهایی یکسان و به دور از هر گونه تزیین و بزکی، و ظاهری دلفریب . با قناعتی در شکل و ظاهر. هر خطی حمد و ثناء بود، وذکر و تسبیح متوالی، که انگار پایانش نیست. خطها ذکری مداوم بودند، و تکرار یکنواخت، که بی‌نهایتشان می‌ساخت. در معنا، ذکر را نگاشتن نیز خوانده‌اند. نگارشم برای هر اهل دلی ذکر جمیل بود و ذکر سالکان . که نمی‌دانستم با تصویر، غیر از این طریق چگونه تسبيح و تهليل متوالی گویم. که هر چه می‌کردم غیر از این ریا بود و شرک. آثار ذکرم باید که انتزاع کامل بود. من، هنر انتزاعی را ستایش می‌کنم، چرا که از اشکال و رنگهای تمثیلی و غیر واقعی بهره دارد. و تقلید از عینیات جهان مادی نمی‌کند. از ناسوت به دور است و به لاهوت و حقیقت، و به سلیقه کیانم و نیایم نزدیک. نقاشیهای ذکرم را انتزاعی و مجرد ساخته‌ام، تا بی‌ریا باشد و صورتش به چیزی نماند" .

با اندک تاملی در مجموعه حیرانی و ذکر خدادادی، می توان به ویژگی بارز ساختار کانکریت(منسجم)آثار پی برد که خود نشان از جهان بینی و نگرش هنرمند به هستی است.

مجموعه ی نقش برجسته‌های نوستالژیا:

رضا خدادادی از سال ۱۳۸۸ رویکرد جدیدی را در آثارش به نمایش گذاشت. با وجود اینکه که وی همچنان مجموعه ذکر خود را ادامه می‌دهد؛ مجموعه‌ی جدید نقش برجسته‌ای با عنوان نوستالژیا را پدید آورد . آثار نقش برجسته نوستالژيا از چند منظر قابل تحليل و بررسی است. اول: به لحاظ مفهومی كه قصد ياد آوري تعمدی خاطرات تصويري فراموش شده گذشته را دارد. مجموعه آثار نوستالژيا به دنبال تاييد و يا رد ضرورت يادآوری گذشته‌ها نيست و به خودی خود نيز موافقت يا مخالفتی با نوستالژيا ندارد. بلكه در پی آن حسی است كه با مشاهده اين آثار در هر يك از مشاهده گران ايجاد می‌شود؛ البته هر مخاطبی مي تواند نوستالژيا را رد كند يا بپذيرد. دوم: به لحاظ تصويری و ساختارهای آن، كه در نگاه نخست، گويی تصاوير و اشكال در اين آثار همان‌هايی است كه بر ديوار غارها، در حجاری‌ها، روی سفالينه‌ها و كتيبه‌ها، در بناها و كاشی‌های گذشته‌ها نقش بسته است؛ اما با تامل بيشتر می‌توان به اين نكته پی برد كه از كپی برداری و يا تقليد عين به عين از آن نقوش و اشكال در اين آثار پرهيز شده و شباهت‌ها در پاره‌ای موارد شايد به دليل انتخاب روش طراحی اين نقوش و اشكال است. سوم تركيب بندی اجزا و ساماندهی عناصر تصويری گاه نامتعارف اين آثار است. تركيب بندی بسياری از اين آثار همانند مجموعه‌های حيرانی و ذكر از نوع قابل گسترش است و به قاب تصوير محدود نمی‌شود. گويی هر يك از اين آثار بخشی از يك بی‌نهايت است. و چهارم استفاده از تكنيكهای متنوع و نسبتاً پيچيده، به كارگيری مواد و روشهای ساخت در اين آثار است. تعداد زيادی از نقش برجسته‌های نوستالژيا از جنس مس است و چندتايی نيز با استفاده از آكريليك و با روش‌هايی خاص برجسته شده‌اند. برخی از صاحبنظران معتقدند هر چند آثار در يك چارچوب و قاب محصور شده‌اند اما به دليل ويژگی‌های خاص آثار نوستالژيا، می‌توان آنها را مجسمه‌های ديواری ناميد! نكته ديگری كه در اين آثار قابل بررسی است روش رنگ آميزی و به اصطلاح كهنه سازی يا پاتينه كردن اين آثار است.

درباره وبلاگ

با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 176
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 318
بازدید کل : 259434
تعداد مطالب : 1076
تعداد نظرات : 118
تعداد آنلاین : 1



ابزار نمایش عکس تصادفی