ياشاسين شاهين دژ
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 10:17 ::  نويسنده : علي
 
 
 

عارف اردبیلی

 
زمینه کاری شاعر
ملیت ایرانی
زادروز اردبیل
مرگ اردبیل
جایگاه خاکسپاری اردبیل


 

عارف اردبیلی.متولد اردبیل

عارف اردبیلی از شعرای بنام قرن هشتم و معاصر سلطان اویس جلایری میباشد.او دیوانی بنام فرهاد نامه دارد.

در این گفتن چه جاری گشت خامه   نهادم نام آن فرهاد نامه


"فرهادنامه" در وزن خسرو و شیرین نظامی گنجوی میباشد. به دعوت شروان‌شاه کیکاوس بن کیقباد (774 -745 ق)، به شروان رفت و آموزگار پسر وی شد. عارف در آنجا شروع به سرودن مثنوی «فرهادنامه» در وزن خسرو و شیرین نظامی کرد و تا سال 771 ق آن را به پایان رسانید.

نگاهی دیگر به شیرین در فرهاد نامه

عارف اردبیلی، شاعر قرن هشتم، چهرهٔ شیرین را در منظومهٔ "فرهادنامه" از دریچه‌ای دیگر به تصویر کشیده است.در این منظومه فرهاد شاهزاده‌ای چینی است که پس از مرگ پدرش فغفور و آغاز سلطنت عمویش به سوی ایران فرار می‌کند.شیرین به او دل می‌بازد و بدور از چشم خسرو با او هم‌آغوش می‌شود. اما خبر به خسرو می‌رسد. خسرو تصمیم می‌گیرد فرهاد را بکشد، اما به پند وزیر و از ترس مریم شیرین را به فرهاد می‌دهد، اما فرهاد را به بیستون می‌فرستد. شیرین به بهانهٔ شکار به دیدار فرهاد به بیستون می‌رود و آن دو به یکدیگر عشق می‌ورزند.پس از چندی فرهاد به دست پیرزنی کشته می‌شود.


 


 

منبع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 10:14 ::  نويسنده : علي
 
 
 

عارف (خواننده)

 
Aref Arefkia
Aref Arefkia
اطلاعات هنرمند
نام اصلی عارف عارف‌کیا
زادروز ۱۹ مرداد ۱۳۱۹
۹ اوت ۱۹۴۱(۱۹۴۱-08-0۹) ‏(۷۱ سال)
 
اهل کشور ایرانی نمین
سبک‌ها موسیقی پاپ
کار(ها) خواننده، بازیگر
مدت کار ۱۹۶۷-تاکنون
وب‌گاه وب‌گاه رسمی

عارف عارف‌کیا (زادهٔ ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ در شهر نمین از توابع استان اردبیل) از خواننده‌های مشهور و پیشکسوت موسیقی پاپ ایرانی است. او به سبک خواننده‌های اپرا می‌خواند. صدای او را به همراه ابراهیم حامدی، قوی ترین و حجیم ترین صداهای موسیقی پاپ ایرانی میدانند. وی آفرینندهٔ سبک خاصی در موسیقی پاپ ایران است که پیش از آن سابقه نداشته، بعدها این سبک خاص در میان مردم به نام ته حنجره‌ای شهره شد و لقب حنجره طلایی تا قبل از سلطان قلب‌ها را به همین خاطر به عارف عنوان داده بودند. به جراءت می‌توان گفت عارف آهنگ‌هایی را به مرحله اجرا درآورده که تنها از خود او انتظار می‌رود و هیچ یک از دیگر خوانندگان مارکت ایرانی قادر به اجرای آنها نمی‌باشند چراکه نفس زیاد و توان بالای اجرا و حرفه‌ای بودن در نحوه خواندن و آشنایی با سبک درست خواندن موسیقی ایرانی را می‌طلبند. همچنین عارف از خوش ظاهر ترین و خوش سیما ترین هنرمندان قبل از انقلاب ایران می‌باشد.

عارف تا به حال ۸۰۰ آواز خوانده که از مشهورترین آلبوم‌های او می‌توان ماه و پلنگ، روزگار غریبیست نازنین، آینه در آینه را نام برد.

زندگی نامه

عارف عارف کیا در ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ خورشیدی (۹ اگوست ۱۹۴۱ م) در نمین چشم به دنیا گشود، پدر و مادرش باهمدیگر نسبت خویشاوندی داشتند و پسرعمو و دختر عمو بودند. پدرش متولد نمین (از توابع استان اردبیل) و مادرش نیز در شهر باکو بدنیا آمده بود. بعدها پدر و مادرش از نمین به تهران مهاجرت و رحل اقامت کرده چندی بعد از هم جدا می شوندو عارف تنها فرزند خانواده تا سن دو سالگی نزد پدرش در جنوب شهر تهران می‌ماند و بعدها با مادرش که در خیابان نادری تهران سکونت می‌کرد تا اخذ مدرک دیپلم در انجا می‌ماند. مادرش بانویی تحصیلکرده و دندانپزشک بود و آشنایی عارف با دنیای خوانندگی و موسیقی از آنجا بود که مادرش علاقه مند موسیقی‌های فولکوریک و اصیل آذری بوده و عارف در زمان کودکی با گوش دادن به رادیو باکو به این هنر علاقه مند شد. رادیو باکو علاوه بر آهنگهای آذری و غربی گاهی اوقات اوپراهای معروف اروپایی را هم پخش می‌کردند.

در سالهای ۱۹۶۰ در حالیکه بیشتر آهنگها به صورت تصنیف بودند، عارف در آن زمان با ادغام کردن آهنگهای غربی با غرلهای رومنتیک (عاشقی) شیوه‌ای جدید از خوانندگی به ایران عرضه کرد. این سبک جدید آهنگهای عارف در بین جوانان کاملا مشهور بود، از اینجا بود که مراحل پیشرفت او شروع شد، تنها با سنی ۲۱ شروع به خوانندگی در تلویزیون ملی ایران کرد. او در زمان خود یکی از اولین خوانندگان پاپ و خوش چهره ترین هنرمند در سالهای جوانی بود.

عارف قبل از خوانندگی به شغل معلمی اشتغال داشت و هر روز از تهران به قزوین برای تدریس مراجعت می‌کرد، چندی بعد عارف در حین بازگشت از قزوین تصادف می‌کند و بشدت مصدوم می‌شود بطوریکه ماهها خانه نشین می‌شود و مادرش بتنهایی از او مراقبت می‌کند. بعد از بهبود ی نسبی، عارف به اداره فرهنگ قزوین مراجعه کرده و ماجرای تصادف و مصدومیت خود را به مسئولین شرح می‌دهد، که البته مسولین وقت ادعای عارف را قبول نکرده و باسردی با او برخورد می‌کنند و فعالیت و اشتغالش را بحالت تعلیق در می‌آورند. عارف مغموم و ناراحت به تهران باز می‌گردد. ولیکن چه کسی انتظار آنرا داشت که این اتفاق شوم ماجرای زندگی عارف را تغییر بدهد و ایشان را به دنیای هنر و خوانندگی برده و او را به شهرت برساند.

عارف در اولین حضورش در تلویزیون با دختری ایرانی- آشوری آشنا شد که باهم قطعه‌های زیادی از موسیقی را اجرا کردند که می‌توان «هفت آسمون» را نام برد. عارف بعدها با خوانندگانی همچون پوران، هایده، دلکش، الههو رامش قطعاتی از موسیقی را برگزار کرد. از بهترین آهنگهایی که عارف با هایده برگزار کردند می‌توان به «وقتی تو هستی، آسمون پر از نوره...»اشاره کرد. از معروفترین کارهای عارف می‌توان به «دریای نور» اشاره کرد که هنوز بین ایرانیان مشهور می‌باشد. همچنین یکی از معروف ترین خوانندگان برای فیلمها می‌باشد، از این فیلمها می‌توان به فیلم سطان قلبها (با کارگردانی مرحوم محمدعلی فردین) را نام برد. عارف همچنین در ۶ فیلم هم ایفای نقش و هنرنمایی کرده‌است. در سال۱۳۴۹ خورشیدی(۱۹۷۰م) بود که از طرف مجله جوانان عارف و گوگوش را به عنوان برترین خوانندگاه پاپ برگزیدند، همچنین در همان سال بود که از طرف مجله عارف را مرد سال در بین آنهمه سیاستمدار [ از جمله بزرگ مرد تاریخ سیاست هویدا را می‌توان نام برد ]، شاعر، خواننده و … انتخاب کردند.

عارف جوایز زیادی را دریافت کرده که در سال ۱۹۷۴ به علت خواندن آهنگی در بین بازیهای آسیای از سوی مقامات عالی رتبه کشور (محمدرضا شاه) مدالی دریافت نمود. عارف کنسرت باشکوهی در برابر ۱۰۰،۰۰۰ نفر ایرانی و دیگر مقامات عالی رتبهٔ خارجی برگزار کرد که این کنسرت همانند اولین کنسرت خارجی عارف در شهر نیویورک بود که در جشن دویستمین سال استقلال آمریکا برگزار شده بود.

پس از انقلاب

عارف در سال ۱۹۷۹ (اوایل انقلاب ایران) همراه با خانواده ایران را ترک کرد، ابتدا او برای ۳ سال در لندن اقامت گزید و بعد از آن به لوس انجلس رفت و سپس به دبی نقل مکان کرد (که آلان در انجا زندگی می‌کند).

وی دارای ۳ دختر است که در اروپا و امریکا زندگی می‌کنند. او هم چنین یک پسر داشت که به دلیل سرطان لوزالمعده در گذشت.

عارف یکی از اعضای فعال تیم فوتبال ستارگان مبیاشد و از دیگر اعضای فعال این تیم فوتبال اندی، ستار‎، داوود بهبودی و (پسر گوگوش) می‌باشند.

در سال‌های اخیر عارف یکی از اعضای فعال در گروههای سنتی، کلاسیک، و پاپ می‌باشد. عارف در سال ۱۹۹۶ با همکاری همسرش شرکتی به نام Rfaye باز کردند که بیشتر آلبومهای عارف و دیگر خوانندگان مشهوری هم چون هایده،

آلبوم‌ها

عارف تا به حال ۸۰۰ آواز خوانده که از مشهورترین آهنگ‌ها می‌توان به کبوتر چاهی، مرد غمگین، پل‌های شکسته، قصَه نارنج طلا، قلب چوبی، ناز ناز یارم، سایه تنها، آدم برفی، مادر بزرگ، قصه غصه‌ها، قلب طلا، کاشکی، داش غلام، دختردریاها، دختر رویایی، آتش به جون گرفته، قربون هرچی خوشگله، رویا، پونه، طلسم آرزوها، کوکب سرخ، غروب آرزوها و...؛ و آلبوم‌های متعدداز جمله ماه و پلنگ، روزگار غربیست نازنین، آینه در آینه و قصر طلا و... را نام برد.[نیازمند منبع] اخرین موزیک عارف با نام اگه نباشی با همراهی رضا نادری می‌باشد که در تاریخ ۲۰ می ۲۰۱۲ منتشر شد(دانلود آهنگ اگه نباشی از عارف) همچنین عارف در ۶ فیلم به نام‌های [ قربون هرچی خوشگله (سال ۱۳۵۲) ]، [ازدواج ایرانی (سال ۱۳۴۷) ]، [ عشق آفرین (۱۳۴۸) ]، [ ساقی (سال ۱۳۴۹) ]، [ بزن بریم دزدی (سال ۱۳۵۳) ] و [ آینه زمان (سال ۱۳۴۹) ] ایفای نقش کرد.

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 10:12 ::  نويسنده : علي
 
 
 

قاسمعلی ظهیرنژاد

 
Zahei nejad.jpg
سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد
محل تولد اردبیل
تاریخ تولد ۱۳۰۳
محل مرگ تهران
تاریخ مرگ ۱۳۷۸
محل دفن بهشت زهرا، تهران
تابعیت ایرانی
رسته نظامی ارتش جمهوری اسلامی ایران
یگان‌های خدمت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران
درجه Sarlashgar.png سرلشکر
فرماندهی فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه (۱۳۵۸)
فرماندهی ژاندارمری و نیروی زمینی ارتش ۱۳۵۹
ریاست ستاد مشترک ارتش ایران از ۹ مهر ۱۳۶۰
جنگ‌ها جنگ ایران و عراق


 


تیمسار سرلشکر قاسم‌علی ظهیرنژاد (۱۳۰۳ در اردبیل - ۲۱ مهر ۱۳۷۸) سرلشکر ارتش ایران بود

زندگی نظامی

ظهیرنژاد در ۱۳۳۰ برای تحصیل وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۵۲ با درجه سرهنگ دومی از ارتش بازنشسته شد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ به ارتش بازگشت . در زمان آغاز ناآرامی‌های کردستان در ۱۳۵۸ فرمانده لشکر ۶۴ ارومیه بود که فرمان محاصره و توپباران شهر مهاباد را صادر کرد[۲]. در ۱۳۵۹ به عنوان سرتیپ به فرماندهی ژاندارمری و نیروی زمینی ارتش مفتخر و در ۹ مهر ۱۳۶۰ به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب شد.


طی جنگ ایران و عراق پافشاری او به اجرای روش‌های کلاسیک رزمی موجب درگیری با فرماندهان سپاه پاسداران که متکی به استفاده پرشمار از نیروی پیاده و تجهیزات زرهی ناچیز بودند می‌شد.


او در ۱۳۶۶ به درجه سرلشکری نایل و در ۶ آبان ۱۳۶۸ به ریاست گروه مشاوران نظامی فرماندهی کل نیروهای مسلح برگزیده شد.


ایشان در ۱۳۷۸ بر اثر سکته مغزی درگذشت و در بهشت زهرا، به‌خاک سپرده شد.

 
تندیس سرلشکر ظهیرنژاد در میدان ارتش اردبیل
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 10:9 ::  نويسنده : علي
 
 
 

طایر اردبیلی

 
زمینه کاری شاعر
ملیت ایرانی
زادروز ۱۲۴۰ ه.ق
اردبیل
مرگ ۱۳۳۳ ه.ق
آستارا
جایگاه خاکسپاری آستارا

میرزا رحیم مکتبی یا طایر اردبیلی (زادهٔ ۱۲۴۰ ه‍.ق در اردبیل) شاعر و عارف ایرانی در سده گذشته بوده است.

میرزا رحیم مکتبی اردبیلی متخلص به طایر در سال ۱۲۴۰ ه‍.ق در اردبیل متولد شد. وی از مریدان جلاالدین محمد مجدالاشرف از قطاب سلسله ذهبیه بوده است. او پس از تاسیس مدرسه صادقیه برای تدریس علوم رایج زمان به تدوین کتابی به‌نام مجمع الفنون اقدام کرد و در این کتاب مطالب درسی رایج را از زبانهای عربی و فارسی به‌صورت شعر ترکی درآورد. طایر در غزل پیرو صائب تبریزی بوده و گه‌گاه نیز به سراغ غزلیات حافظ شیرازی رفته است.

منبع

  • دولت آبادی، عزیز. سخنوران آذربایجان. چاپ اول. انتشارات ستوده، ۱۳۷۷. 
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 10:4 ::  نويسنده : علي
 
 
 

عمران صلاحی

 
Imran1.jpg
عمران صلاحی
زمینه کاری نویسنده
ملیت ایرانی
زادروز ۱۳۲۵
 
مرگ ۱۱ مهر ماه ۱۳۸۵
 
محل زندگی اردبیل، تهران
 


 

عمران صلاحی(دهم اسفند ۱۳۲۵ - ۱۱ مهر ماه ۱۳۸۵) شاعر، نویسنده، مترجم و طنزپرداز ایرانی بود.

 زندگی

عمران صلاحی در دهم اسفند سال ۱۳۲۵ در امیریه تهران از خانواده ای اردبیلی دیده به جهان گشود. عمده شهرت صلاحی در سال‌هایی بود که برای مجلات روشنفکری آدینه، دنیای سخن و کارنامه به طور مرتب مطالبی با عنوان ثابت حالا حکایت ماست می‌نوشت و از همان زمان وی بر اساس این نوشته‌ها «آقای حکایتی» لقب گرفت. از او آثاری به زبان ترکی آذربایجانی نیز در دست است.

صلاحی تحصیلات ابتدایی خود را در شهرهای قم، تهران، و تبریز به پایان رساند. نخستین شعر خود را در مجلهٔ اطلاعات کودکان به سال ۱۳۴۰ چاپ کرد. پدر خود را در همین سال از دست داد.


عمران صلاحی نوشتن را از مجلهٔ توفیق و به دنبال آشنایی با پرویز شاپور در سال ۱۳۴۵ آغاز کرد. سپس به سراغ پژوهش در حوزهٔ طنز رفت و در سال ۱۳۴۹ کتاب طنزآوران امروز ایران را با همکاری بیژن اسدی‌پور منتشر کرد که مجموعه‌ای از طنزهای معاصر بود. او شعر جدی هم می‌سرود و نخستین شعر او در قالب نیمایی در مجلهٔ خوشه به سردبیری احمد شاملو در سال ۱۳۴۷ منتشر شد.

وی با گل آقا نیز همکاری داشت.


صلاحی سپس در سال ۱۳۵۲ به استخدام رادیو درآمد و تا سال ۱۳۷۵ که بازنشسته شد به این همکاری ادامه داد. او همچنین سال‌ها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صدا و سیما بود. او در سال ۱۳۵۳ با طاهره وهاب‌زاده ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های یاشار و بهاره‌است.

 درگذشت

عمران صلاحی ساعت ۴ عصر ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۸۵ با احساس درد در قفسه سینه راهی بیمارستان کسری شد و از آنجا به بیمارستان توس منتقل شد و در بخش سی‌سی‌یو بستری شد. همان شب پزشکان از بهبود وضعیت وی قطع امید کردند و سحرگاه از دنیا رفت. ساعاتی پس از درگذشت وی جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران در برابر بیمارستان توس حاضر شدند.

 کتاب‌شناسی

  • طنزآوران امروز ایران با همکاری بیژن اسدی‌پور (۱۳۴۹)
  • گریه در آب (۱۳۵۳)
  • قطاری در مه (۱۳۵۵)
  • ایستگاه بین راه (۱۳۵۶)
  • هفدهم (۱۳۵۸)
  • پنجره دن داش گلیر (۱۳۶۱، به زبان ترکی آذربایجانی)
  • رویاهای مرد نیلوفری (۱۳۷۰)
  • شاید باور نکنید (۱۳۷۴، چاپ سوئد)
  • یک لب و هزار خنده (۱۳۷۷)
  • حالا حکایت ماست (۱۳۷۷)
  • گزینه اشعار (۱۳۷۸)
  • آی نسیم سحری (۱۳۷۹)
  • ناگاه یک نگاه (۱۳۷۹)
  • ملا نصرالدین (۱۳۷۹)
  • از گلستان من ببر ورقی (۱۳۷۹)
  • باران پنهان (۱۳۷۹)
  • هزار و یک آینه (۱۳۸۰)
  • آینا کیمی (به زبان ترکی آذربایجانی، ۱۳۸۰)
  • تفریحات سالم
  • طنز سعدی در گلستان و بوستان
  • زبان‌بسته‌ها (منتخبی از قصه‌های حیوانات به نظم)
  • عملیات عمرانی
  • خنده سازان و خنده پردازان
  • موسیقی عطر گل سرخ
  • مرا بنام کوچکم صدا کن

 آیین‌های بزرگداشت

پس از مرگ عمران دوستدارانش مراسم بسیاری را برای وی تدارک دیدند. در حالی که کمتر از ۳ ماه از وفات وی می‌گذشت بیش از ۱۲۰ برنامه بزرگداشت در نقاط مختلف ایران برای وی برگزار شد که در نوع خود بی‌سابقه بود. از مهم‌ترین این برنامه‌ها می‌توان به مراسم بزرگداشت توسط کانون نویسندگان (فرهنگسرای ارسباران تهران)، مراسم بزرگداشت توسط نویسندگان اردبیل (اردبیل)، مراسم بزرگداشت توسط انجمن های ادبی آذربایجان (انجمن ادبی ساهر، انجمن ادبی صابر، ایشیق گنجلری و فصلنامه آذری در فرهنگسرای اندیشه)، مراسم بزرگداشت توسط بچه‌های جوادیه و ... اشاره نمود.

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:43 ::  نويسنده : علي
 
 
 

بابا صفری

 
زادروز ۲۲ مهر ۱۲۹۱
اردبیل
درگذشت ۲۳ تیر ۱۳۸۲
بیمارستانی در استکهلم , سوئد
علت مرگ عارضه قلبی و کلیوی
آرامگاه ثطعه مفاخر , اردبیل
ملیت ایرانی
پیشه مورخ , مولف
آثار اردبیل در گذرگاه تاریخ
والدین حاجی آقا


بابا صفری (۱۲۹۹ خورشیدی دراردبیل-۱۳۸۲) مولف و تاریخ‌نگار ایرانی بود. کتاب اردبیل درگذرگاه تاریخ از اوست.


در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در شهر اردبیل به دنیاآمد. تحصیلات ابتدایی و دوره اول دبیرستان را در زادگاه خود اردبیل و دوره دوم را در تبریز گذراند. تحصیلات عالی ایشان دررشته قضایی دردانشکده حقوق و در رشته فلسفه و روانشناسی و علوم تربیتی دردانشسرای عالی تهران صورت پذیرفت و دوره کارشناسی ارشد علوم اداری را در شعبه دانشگاه کالیفرنیای آمریکا در دانشگاه تهران طی کرد.

دوران تحصیل

شادروان باباصفری علاوه برتحصیلات فوق باشرکت دردوره‌های مدیریت عالی وروش‌های اداری اصل۴سابق آمریکا در ایران نیزموفق باخذ شهادتنامه رسمی گشت. مدتی نیز از طرف دولت مامور مطالعات تربیتی و اداری در ایتالیا بود و به کسب مدال علمی نایل گشت.

دوران سیاسی

خدمات دولتی بابا صفری در شهریور ۱۳۱۸ خورشیدی با دبیری اردبیل آغازگشت.

 
آرامگاه مرحوم بابا صفری-قطعه مفاخر اردبیل

سپس به معاونت اداره فرهنگ اردبیل وریاست دبیرستان درتهران وریاست ادارات داخلی وزارت فرهنگ ادامه یافت و هفده سال آخر خدمات او با سمت معاونت و مشاور عالی درسازمان حج و اوقاف سپری شد. در دوران حکومت ملی دکتر مصدق ایشان به سمت شهردار اردبیل انتخاب شد و شهرداری فعال خدمتگزاری را پایه ریزی کرد. با پیش آمدن کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ امکان بیش از ۹ ماه خدمت در این مقام برای وی میسر نگردید. صفری در اردیبهشت ۱۳۵۷ به تقاضای خویش بازنشسته شد. سرانجام در سحرگاه روزدوشنبه ۲۳ تیرماه ۱۳۸۲ به علت عارضه قلبی و کلیوی در بیمارستانی در شهر استکهلم سوئد درگدشت و پیکرش بنا به وصیت نامه خویش پس از انتقال به ایران درزادگاهش اردبیل به خاک سپرده شد.

کتاب‌شناسی

تالیفات ایشان عبارتند از:

  • ۱- شانزده جلد کتاب تاریخ وجفرافیا وعلوم اجتماعی جهت تدریس درکلاسهای دبیرستان‌ها به همراهی سه تن از دبیران تهران
  • ۲- کتاب یک قرن تقویم تطبیقی مشتمل بر تطبیق روزها، ماه‌ها و سالهای شمسی وقمری و میلادی از سال ۱۲۵۵ الی ۱۳۵۵ خورشیدی
  • ۳- سه جلد کتاب تاریخ اردبیل با عنوان «اردبیل درگذرگاه تاریخ»که درمحافل علمی به عنوان کتاب مرجع برای اردبیل شناخته شده‌است.
  • ۴- یک جلد کتاب جغرافیای ممالک اسلامی، که به انگلیسی ترجمه و در سطح بین‌المللی منتشر و مورد استفاده قرار گرفت.
  • ۵- کتاب چاپ نشده‌ای تحت عنوان «دشتی و رشدی» درنقد کتاب «بیست و سه سال» علی دشتی
  • ۶- جلد چهارم کتاب اردبیل درگذرگاه تاریخ که هنوز موجبات چاپ آن فراهم نگردیده‌است.
  • ۷- کتاب «کتابی با مفاهیم ظاهر ایات قرآن مجید» که چاپ اول آن در اروپا و چاپ دوم آن در اردبیل منتشرگردید.

پانویس

منبع

  • «اردبیل درگذرگاه تاریخ- تالیف باباصفری»
  •  
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:41 ::  نويسنده : علي
 
 
 

صدرالممالک اردبیلی

شاعر -متولد اردبیل


 

تحصیلات

او برای تحصیلات دانش زمانه به اصفهان مسافرت نمود.علوم عقلی ونقلی را فراگرفت.به عراق وفارس وکرمان وآذربایجان وخراسان مسافرت نمود.در اصفهان در محضر شاگردی نمود.نایب السلطنه عباس میرزا اورابرای تربیت فرزندش به تبریز فرستاد.پس از به قدرت رسیدن عباس میرزا، صدرالممالک را به وزارت وصدرات برگزید.اودر سرودن اشعار به زبان فارسی وترکی تبحر داشت.

تبعید

پس از درگذشت محمدعلی شاه وبه قدرت رسیدن میرزا تقی خان فراهانی، صدرالممالک را به علل سیاسی از قم به کرمانشاه تبعید نمود.

وفات

صدرالممالک در اواخر عمر مورد توجه ناصرالدین شاه قرار گرفت واز تبعید آزاد گشت.او به قولی در راه بازگشت از کرمانشاه، به دستور اتابک مسموم ودر سال 1271 قمری وفات یافت.جنازه او به کربلا عودت داده شد ودر یکی از حجره‌های مسجدی که خودساخته بودمدفون گردید.(مزار قطب العارفین حسینعلیشاه نیز در آنجاست)

آثار

  • دیوان صدرالممالک اردبیلی-تصحیح ومقدمه:دکترجواد نوربخش

نمومه ای از اشعار

شکر لله کی کونول اولدی تجلادلی سی   گئنه ئوز قویدی بیابانه بو لیلادلی سی
غل وغلاده وزنجیر مگر بنداولور   بیر گونول کیم اولا بیرزلف چلیپا دلی سی
یا مگر نرگس بستانه سالیرطرف نظر   بیر گونول کیم اولا بیر گوزلری شهلا دلی سی
عشقین آدابینی فرهاد ایله مجنون نه بیلیر   بیریسی داغ آیی سی دیربیری صحرادلی سی


 

منبع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:34 ::  نويسنده : علي
 
 
 

شیخ صفی‌الدین اردبیلی

 
نمایی از بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی

شیخ صفی‌الدین اردبیلی (۷۱۳ - ۶۳۱ خورشیدی برابر ۷۳۵ - ۶۵۰ قمری) نیای بزرگ دودمان صفویان از بومیان ایرانی و هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین‌کلاه بود. فیروزشاه نیز از بومیان ایرانی و کردتبار بود. که در منطقه مغان نشیمن گرفته بود. زبان مادری شیخ صفی‌الدین زبان آذری (گویشی از تاتی) بود و اشعاری به این زبان ایرانی در کتاب

دودمان صفوی نام خویش را از وی گرفته بودند. او پایه‌گذار خانقاه صفوی در اردبیل بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری را به دست آورد.

زندگی

 
کلاه شیخ صفی الدین موجود در چهل ستون اصفهان

پدر و اجداد وی در قریه کلخوران اردبیل زراعت داشتند و پیشینیان آنها از قریه رنگین گیلان به اسفرنجان در حدود اردبیل آمده بودند. پدر او امین الدین جبرائیل نام داشت و می‌گویند با وجود مکنتی که از راه کشاورزی به هم رسانیده بود، علاقه به عزلت و انزوا داشت و از معاشرت با خلق اجتناب می‌ورزید. صفی الدین در سال ۶۵۰ قمری در محیط انزوای خانواده و در صفای زندگی روستایی به دنیا آمد. در عین اشتغال به مقدمات علوم رسمی، تمایلی به زهد و ریاضت یافت و به روزه داری و شب زنده داری پرداخت. گاه اوقات خویش را در مقابر اولیاء بسر می‌برد و گاه رویاها و مکاشفات صوفیانه می‌دید و گاه در کوه سبلان برای آنچه وی آنرا «ملاقات مردان خدا» می‌خواند، می‌رفت و در آن حال، از آب و خاک آن کوه چیزی به تبرک همراه می‌آورد. اینکه از علوم رسمی چه اندازه بهره داشت معلوم نیست اما از اقوال و احوالش، آشنایی کافی با علوم شرعی پیداست. به هرحال آنگونه که از قول مؤلف «عالم آرای عباسی» بر می‌آید «مدتی به اکتساب فضایل و کمالات صوری پرداخت» و این کمالات او لامحاله، آن اندازه بود که قرآن را حفظ کرد، در فرایض و سنن وقوف تمام یافت چنانکه از لغات عربی و فارسی و ترکی و مغولی هم بهره مند گشت و به قول مؤلف «روضات الجنان» از اشعار و نکات و لطایف نیز محتظی شد.

او در زمان خویش مورد بزرگداشت مردم بود و مردم آن سامان او را به نام پیر و رهنما پذیرا بودند. از او دیوانی به زبان آذری در دست است. شیخ صفی هم‌زمان با الجایتو مغول می‌زیست و سلطان محمد الجاتیو (معروف به خدابنده) با وی با حرمت تمام سلوک می‌کرد. می‌گویند این ایلخان مغول، وقتی بنای شهر سلطانیه خویش را تمام کرد، در ضمنِ سایر مراسم و تشریفات، مشایخ و علماء عصر را هم در آنجا به مهمانی خواند. چون طعام پیش آوردند، شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ علاءالدوله سمنانی در دو جانب سلطان نشسته بودند. شیخ صفی الدین غذایی نخورد، اما شیخ علاءالدوله ابایی نکرد. سلطان پرسید که اگر طعام ما حرام بود؛ شیخ علاءالدوله چرا خورد؟ صفی الدین جواب داد شیخ علاءالدوله دریاست؛ دریا را هیچ چیز نمی‌آلاید. شیخ علاءالدوله هم گفت: شیخ صفی شاهبازست، به هر طعمه‌ای میل نمی‌کند. این روایت که در آثار صوفیه تا حدی به تواتر نقل شده‌است، حرمت شیخ را در نزد بزرگان عصر خویش نشان می‌دهد.

شیخ صفی خود پیشتر پیرو شیخ زاهد گیلانی بود و دختر او فاطمه خاتون را نیز به زنی گرفته بود. زهد و ساده‌زیستی او با وجود داراییش در آن زمان نامور بود. شیوه زندگی و گیرایی او و ناماوری خانقاهش به زودی برای او و فرزندانش پیروانی را از شام و ترکیه و بخش‌های دیگر ایران فراهم ساخت. پس از او پسرش شیخ صدرالدین موسی جای پدر را گرفت.

صفی الدین به سبب کثرت ریاضت و مخصوصاً به جهت افراط در روزه و اجتناب از حیوانی، در اواخر عمر تدریجاً ضعیف و مکرر بیمار شد. در پایان عمر تقریباً به کلی از غذا افتاده بود و جز غذاهای ساده غیر حیوانی و آب قند، چیزی از گلویش پائین نمی‌رفت. با اینحال، تا ممکن بود در ادای وظایف شرعی اهتمام داشت. به علاوه خانقاه او محل اطعام فقرا و پناه ضعفا و مسکینان بود و همین نکته دستگاه او و اخلافش را همچنان محل محتاجان و درویشان می‌داشت. در مرض موت هم، «محافظت سفره و خدمت ضعفا» را با تأکید تمام، سفارش می‌کرد. در آخرین روزهای بیماری، در اثر ضعف شدید، تقریباً از سخن گفتن هم بازماند. فقط آهسته قرآن می‌خواند و آخرین سخنش این بود: «صلو علیه و سلموا تسلیماً». روز دوشنبه دوازهم محرم سنه ۷۳۵ قمری، بعد از نماز صبح، در سن هشتاد و پنج سالگی وفات یافت و روز بعد به وقت نماز ظهر، در مجاورت خلوت خانقاه خویش دفن شد. هنگام وفات وی، پسرش شیخ صدرالدین موسی، در مسافرت بود و زن شیخ هم که در ایام بیماری از شیخ مراقبت می‌کرد، چند هفته بعد از شوهر وفات یافت.

مذهب و نسب

بیشتر مورخان، وی را سنی مذهب دانسته اند دکتر عبدالحسین زرین‌کوب محقق و مورخ فقید هم، در کتاب مشهورش «جستجو در تصوف ایران» با استناد به منابع تاریخی متعدد و گوناگون، وی را سنی مذهب می‌داند. زرین‌کوب می‌نویسد:

مذهب خود او (شیخ صفی الدین) تسنن بود و با آنکه بعضی اقوال و اشعار منقول ازو، از اتکا بر محبت و مهر علی حاکی است، این محبت علی با تسنن وی که در تاریخها از جمله حتی در «احسن التواریخ» بدان اشارت هست، مغایرت ندارد. در مکتوبی هم که عبیدالله خان ازبک به شاه طهماسب صفوی (سال ۹۳۶ هجری) می‌نویسد، گفته می‌شود که «پدر کلان شما، جناب مرحوم شیخ صفی مردی عزیز اهل سنت و جماعت بوده‌است»

زرین‌کوب در جای دیگری از این کتاب می‌نویسد:

در هر حال سیادت شیخ صفی ظاهراً محل انکار نیست، اما تشیع او محل تردیدست؛ بلکه تسنن او که از مقالات و سخنان خودش بر می‌آید، امری است که وجود نام ابوبکر و عمر در انساب خاندانش نیز آنرا تائید می‌کند و بعیدست که آن را بتوان حمل بر کتمان و تقیه کرد. با اینهمه تسنن شیخ صفی و اخلاف و اجداد او، از اظهار محبت و تکریم فوق العاده در حق اهل بیت رسول خالی نبود و سیادت خود وی و مبالغه‌اش در تعظیم و تکریم آل پیغمبر، هیچیک با تسنن وی منافات نداشت.

با این حال احمد کسروی سید بودن او را نیز با آوردن چندین دلیل رد کرده‌است.

قالی اردبیل

نوشتار اصلی: قالی اردبیل

فرش بسیار معروفی به نام قالی اردبیل که در آرامگاه وی بوده‌است هم اکنون از گروه مشهورترین قالیهای جهان است که در موزهٔ ویکتوریا و آلبرت نگهداری می‌شود.

ثبت در میراث جهانی یونسکو

آرامگاه و خانگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۸۹ به لیست میراث جهانی یونسکو افزوده‌شد.

سلف:

____

دوران رهبری صفویان

از... تا ۷۱۳

جانشین:

شیخ صدرالدین موسی

پانویس

  1. تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
  2. http://irantarikh.com/tarikh/safavi01.pdf
  3. تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
  4. احمدی، حسین، تالشان (از دوره صفویه تا پایان جنگ دوم ایران و روس)، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، تهران ۱۳۸۰.
  5. زرین کوب عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ ش
  6. زرین کوب عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ ش
  7. زرین کوب عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ ش
  8. *تاریخ ایران از عهد باستان تا پایان سده هجدهم، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ص.۴۷۱. ناشر: پیام ۱۳۴۸
  9. شیخ صفی و تبارش. احمد کسروی
  10. World Heritage List

منابع

  • ؛ شاه عباس کبیر، مرد هزارچهره
  • تاریخ ایران - دکتر خنجی
  • دنباله جستجو در تصوف ایران، دکتر عبدالحسین زرین کوب، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۲
  • تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
  • تاریخ ایران از عهد باستان تا پایان سده هجدهم، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.

پیوند به بیرون

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:32 ::  نويسنده : علي
 
 
 

شیخ صدرالدین موسی

شیخ صدرالدین موسی (مرگ به سال ۷۶۹ خورشیدی برابر ۷۹۳ قمری) پسر شیخ صفی‌الدین اردبیلی و جانشین وی بود.

وی پس از پدر پیر و مرشد خانقاه صفوی در اردبیل شد.گروهی او را نخستین شیخ صفوی می‌دانند که از تسنن به مذهب شیعه گروید.پس از او پسرش خواجه علی سیاهپوش سرپرستی خانقاه صفوی را بر گرده گرفت.

شیخ صدرالدین نیز راه و روش ساده‌زیستی پدر را پیش گرفت و بیش از پیش بر هواخواهان صفویان افزود.


 

سلف:

شیخ صفی الدین اردبیلی

دوران رهبری صفویان

از ۷۱۳ تا ۷۶۹

جانشین:

خواجه علی سیاهپوش


 

 منبع

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 9:27 ::  نويسنده : علي
 
 
 

شیخ حیدر

شیخ حیدر صفوی (زاده:؟ - درگذشت:۸۹۳) از مشایخ صفویه و پدر شاه اسماعیل یکم (مؤسس پادشاهی صفویه) است.

دوران کودکی و نوجوانی

شیخ حیدر پسر شیخ جنید و خواهرزاده سلطان اوزون حسن آق قویونلو بود، وی یک ماه پس از وفات پدر به دنیا آمد، اما در نزد اوزون حسن تربیت یافت. بعدها به دنبال کشته شدن جهانشاه قراقویونلو به دست اوزون حسن، در حالی که هنوز سن وی به ده سالگی نرسیده بود، در کنار این فاتح جدید آذربایجان و تحت حمایت او وارد اردبیل شد (۸۴۸ خورشیدی برابر ۸۷۴ قمری). و در همان سنین کودکی، بر وفق سنت معمول پیروان خویش، به تشویق و تأیید آنها به عنوان مرشد کامل و صوفی اعظم، امور بقعه و را از تحویل گرفت؛ هرچند جریان امور همچنان در دست جعفر باقی ماند و تا او زنده بود، شیخ زاده خردسال برای توسعه دعوت پدران مجالی نیافت.

باوجود این، توسعه دعوت صفوی، که سلطان اوزون حسن هم بی آنکه از ماهیت واقعی آن خبر داشته باشد، آن را تأیید و تسهیل می‏کرد؛ از طریق تبلیغات خلفای شیخ جنید در بین طوایف ترکمان نواحی شرقی آسیای صغیر و حدود دیار بکر و آمد رهبری می‌شد، دراین ایام به ثمر رسید. مقارن وفات شیخ جعفر که حیدر نیز در همان ایام به سنین رشد رسیده بود، از تمام نواحی اطراف، مثل آمد آناتولی، شام به طالش وگیلان، صوفیان وفادار و جان نثار از تاجیک و ترکمان برای تجدید عهد با مرشد کامل و پیر طریقت خود به اردبیل سرازیر شدند. در همان هنگام نیز اوزون حسن دختر خود ۸۵۴ خورشیدی برابر ۸۸۰ قمری). این خویشاوندی مضاعف، شیخ جوان خانقاه صفوی را حیثیت و اعتبار سیاسی بیشتری بخشید.

اوزون حسن در بازگشت از جنگ تفلیس در ۸۵۵ خورشیدی برابر ۸۸۱ قمری درگذشت. به دنبال مرگ سلطان اوزون حسن، شیخ جوان، علی رغم از دست دادن حمایت امیران آق قویونلو و حتی مخالفت آق قویونلو، فرمانروای جدید با نقشه هایش؛ ادامه دعوت پدران و سعی در «خروج دین حق» را بر عهده خود لازم دید و انتقام گیری از خون پدر را محرک لشکرکشی به ولایت شیروان و دنبال کردن فکر جهاد با طوایف چرکس شمرد.

تشکیل سپاهی قدرتمند

شیخ حیدر، از همان هجده بیست سالگی که مرگ اوزون حسن او را از توقع کمک ترکمانان مأیوس ساخت، برای از سرگیری جنگ مقدس خویش به تدارک اسلحه و تنظیم سپاه پرداخت و بقعه شیخ صفی تبدیل به نوعی زرادخانه شد. خود شیخ به ساختن شمشیر و نیزه و زره دست زد و با همان جبه دراز از پیش گشاده درویشی و شبکلاه صوفیانه اش با مریدان به تمرین جنگی و استعمال اسلحه پرداخت. به علاوه لباس متحدالشکل صوفیانه‌ای به رنگ کبود هم برای غازیان خویش طرح کرد که از جمله شامل کلاه دوازده ترکی به شکل تاج و رنگ سرخ می‏شد؛ دوازده ترک آن اشارت گونه‌ای به تعداد امامان شیعه، صورت تاج گونه آن مظهری از سلطنت شیعه، و رنگ سرخ آن نشانه‌ای از شعار خونخواهی از اهل سنت بود. از این رو، پیروان وی را مناسبت آن کلاه، که تمام آنها آن را به جای طاقیه ترکمانی معمول عصر بر سر می‏گذاشتند؛ سرخ کلاهان یا قزل برک یا قزلباش خواندند.

مرشد کامل و مظهر ولایت برای پیروان

این سرخ کلاهان اکثر ترکمان یا ترک زبان بودند و شیخ حیدر جوان برای آنها نه فقط مرشد کامل و پیر طریقت بلکه در عین حال سر کرده جنگی و رهبر واقعی اتحادیه نوپدید قبیله‌های ترکمانی شیعه بود. غیر از صوفیه روملو که از طوایف مختلف ترکمان نواحی آناتولی تشکیل می‏شد، سایر قبیله‌های این اتحادیه عبارت بودند از طوایف استاجلو، افشار، قاجار، بیات، بهارلو و

رشادتهای شیخ حیدر و خیانت نزدیکان

شیخ هنگامی ‏که بیست و چهار سال یا اندکی کمتر داشت، توانست اسباب خروج دین حق را با اقدام به غزوه کفار چرکس دنبال کند. از این لشکرکشی غنایم بسیار و تعداد زیادی اسیر به اردبیل آورد. چهار سال بعد با تجهیزات کاملتر در همان نواحی دست به یک لشکرکشی دیگر زد که آوازه شجاعت او را در بین مسلمین آن نواحی همه جا نشر کرد و بر تعداد مریدان و سپاهیانش هم افزود. لشکرکشی دیگرش حمله‌ای انتقامجویانه به ولایت شیروان بود که از آغاز همواره طالب فرصتی برای دست زدن به آن بود، چرا که از آغاز کار همواره مترصد مجالس بود تا انتقام خون پدر را از شیروانشاه بازستاند.

فرخ یسار که پدر زن یعقوب آق قویونلو بود، برای دفع این حمله از او یاری خواست. یعقوب هم که برادر زن شیخ حیدر و پسر دایی او بود، چون فتوحات و غزوات شیخ زاده را با نظر ترس و دلنگرانی می‏دید، بر خلاف آنچه شیخ زاده انتظار داشت بر ضد او برای کمک به شیروانشاه لشکر فرستاد. در کشمکش‌هایی که بین دو طرف روی داد، شماخی به دست قزلباش عرضه غارت گشت و - که بعدها محل انعقاد عهد نامه شوم بین قاجار و سپاه روس گشت - که در این ایام فرخ یسار به آنجا پناه برده بود محاصره شد. اما در یک نبرد سرنوشت ساز که بین سپاه قزلباش با قوای متحد شیروانشاه و آق قویونلو رخ داد، شیخ حیدر کشته شد (۸۶۷ خورشیدی برابر ۸۹۳ قمری). سر بریده او را، فرمانده قوای به تبریز آورد و به امر شاه در شهر به دار آویخت. فرزندان خردسال او به نام سلطان علی، ابراهیم میرزا و اسماعیل میرزا هم، با مادرشان که خواهر یعقوب بیگ بود، به امر او بهقلعه استخر فارس تبعید شدند که برای مدتی طولانی در آنجا ماندند.

سلف:

شیخ جنید

دوران رهبری صفویان

از زمان تولد ۸۳۹ تا ۸۶۷

جانشین:

شاه اسماعیل یکم

جستارهای وابسته

منابع

  • اردبیل درگذرگاه تاریخ- تالیف باباصفری-انتشارات دانشگاه آزاد-۱۳۷۱
  1. برابر ۸۹۳ - ۸۶۴ قمری و ۱۴۸۸ - ۱۴۶۰ میلادی
درباره وبلاگ

با سلام و ادب خدمت شما سروران گرامي و عزيز . هدف من از ايجاد اين وبلاگ معرفي و شناساندن اصالت ريشه فرهنگ سنن بزرگان مشاهير و آثارباستاني شهر و روستاهاي اقوام متمدن آذري و ترك زبان مي باشد . ضمنآ بدون هيچ وابستگي به جناح و حزبي مديريت ميشود . خواهشمند است نظرات ارشادي خود را جهت هر چه بهتر شدن وبلاگتون ارائه فرمائيد . منتظرتون هستم . با سپاس
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 176
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 312
بازدید کل : 259428
تعداد مطالب : 1076
تعداد نظرات : 118
تعداد آنلاین : 1



ابزار نمایش عکس تصادفی